نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ: سرکار خانم فریبا حقیقی خدایا نشانم ده صراط مستقیم را خودم را نفسم را باور هر لحظه ام را حکایت از خدا و بندگی از نسل خلیل به قربانگاه عشق چو روم سر بودنم را بیشتر »
آرشیو برای: "مرداد 1397"
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فریبا حقیقی دلش آشوب داشت ولی به چیزی امید بسته بود که او را از آتش رها کرده و به گلستان سپرده بود. شیطان را می دید و بیش تر در اندیشه فرو می رفت که این همه عجز و لابه برای چه؟ فرزند رشیدش محکم و استوار گام برمی… بیشتر »
عید قربان مبارک باد بیشتر »
همراه اقوام به مسافرت رفته بودیم. کم کم همه خانم ها چادر هایشان را درآوردند و من تنها شدم. از این که در یک جمع یکه افتاده بودم حس خوبی نداشتم؛ اما به خاطر اعتقادم به راهی که پیش گرفته بودم سنگرم را حفظ کردم. کم کم با اصرار بقیه… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ کوثر ولایت: سرکار خانم صفورا صیرفیان پور “با من ازدواج مى كنى؟" اين جمله ايست كه در فرهنگ ما معمولا از طرف آقايان به خانم ها گفته مى شود، اما در سريال هايى كه اين روزها از صدا و سيما در حال پخش است، از طرف خانم ها و… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم مظاهری تا حالا شده دادت از چیزی در اومده باشه? تا حالا شده به هر دری بزنی ولی نتیجه ای نده? من یه بچه دارم از دستش خیلی عصبانی ام خیلی سرکشه اصلا گوش به حرفم نمی ده کار خودشو می کنه چند تا کتاب براش خواندم… بیشتر »
شهادت امام باقر (ع) تسلیت باد. بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم لیلا باباربیع ندانسته پر غرور سر به کدام بارگاه گذاشتم و به چه تاوانی سفره مهر دلم را تکاندم. با کدامین لبخند سر به سر می جنگم، ز هوای کوچه ی تنهایی، به نگاهی لرزان در بر هر کوی و گذر؛ دل من می گوید: ز چه? از… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فاطمه سلیمیان صدای سرفه های خش دارش در فضای گرم خانه می پیچد. گاهی نفسش می رفت . گاهی صدای اسپری که سرفه هایش را به آرامش دعوت می کرد. دخترک جوانش با هر سرفه پدر‘جان از بدنش خارج می شد; آخر دختر ها بابایی هستند.… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ کوثر ولایت: سرکار خانم صفورا صیرفیان پور ديروز مايع ظرفشويى مان تمام شده بود و من مانده بودم با كوهى از ظرف نشسته. به ياد خاكسترهايى افتادم كه چند ماه پيش جمع كرده بودم تا روزى مثل قديمى ها، ليوان هايمان را با آن برق… بیشتر »
در جلسات قبل تا حدودی به بحث شخصیت پرداخته شد؛ اما بخاطر اهمیت این بحث این جلسه و جلسه بعد به صورت کامل به این موضوع می پردازیم: بحث شخصیت و طرح بسیار درهم تنیده و مرتبط با هم هستند. شخصیت فردیست که در داستان حضور دارد؛ داستان در مورد اوست و از او سر… بیشتر »
مادرم صدا زد: - تلویزیون را روشن کن تا صدای اذان در خانه بپیچد. تلویزیون را که روشن کردم اذان تمام شده بود. کانال را عوض کردم تا اذان تهران که دیرتر از اصفهان شروع می شد را گوش کنم. شبکه سه را که گرفتم فوتبال پخش می کرد. طبق روال همیشه که وسط فیلم… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ لیلا باباربیع اگر آسمان چشمانت مرا یاری دهد جز کوی و آستان درگهت به که پناه برم؟ به چه تاوانی سفره بر اشک دلم می بندد؟ بر چه تیری الم می شود؟ نگاهم به چه حکمی صبر بر دلم ایاق می شود؟ قاضی نگاهت مرا تا ابد روانه زندانی… بیشتر »
ارسال شده در 21 مرداد 1397 توسط ریحانه علی عسکری در اخلاقی وتربیتی, دل نوشته, روایت تولیدی, #به قلم خودم
چند بار دلت از قضاوت های نابجای دیگران شکسته است؟ چرا؟ صرف قضاوت های مردم به نحوه ی عملکردت، قلبت را جریحه دار می کند؟ اصلاً جایگاه شکستگی دل در کجاست؟ ملاک تو چیست؟ این که چرا شخصی در مورد تو اشتباه برداشت و نهایتاً قضاوت می کند؟ و یا این که به… بیشتر »
اگر به اتاق فرزندانتان نگاه کنید بسیاری از وسایل غیر ضروری را می بینید. شاید وقتی به دلیل تهیه آن فکرکنید، به نتیجه ای نرسید. حال اگر چند روزی فرزندتان را به جایی که این امکانات در آن نیست ببرید چه می کنند؟ حداقل کاری که می کنند این است که بهانه آن ها… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ کوثر ولایت: سرکار خانم رقیه قربانی تصمیم گرفته بود کاری پیدا کند تا با درآمد حاصل از آن، به خانواده اش کمک کند. یکی یکی صفحات نیازمندی های روزنامه را ورق می زد که چشمش به یک آگهی افتاد، گوشی را برداشت و تماس گرفت. آقایی از… بیشتر »
ارسال شده در 18 مرداد 1397 توسط ریحانه علی عسکری در اخلاقی وتربیتی, دل نوشته, روایت تولیدی, #به قلم خودم
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ: مهربان در تمام خاستگاه های بشر نقطه ثقلی است به نام آرزو… دور و درازی آن مهم نیست؛ چرا که آن چه در تیررس آدمیان سر بر می آورد؛ قلب این آرزو است. و حس پرحس دست یافتن. و نیز دیدن خود در قله ی آن آرزو. اما کدام یک از… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ کوثر ولایت: سرکار خانم کوثر محمدیان ? پودر پیاز یک طعم دهنده فوق العاده برای انواع غذاهاست. می توانید از پودر پیاز برای خوش طعم کردن انواع سس و سوپ و خورشت ها استفاده کنید. مخصوصا در غذاهایی که نمی خواهید پیاز در آن مشخص… بیشتر »
یک طرح خوب یک سری ویژگی هایی باید داشته باشد ۱- کامل باشد مثل طرح گلوبند موپاسان، شروع، میانه و پایان داشته باشد. حوادث منظم و ناگسسته یکی پس از دیگری بیایند و بروند. پیچ هایی داشته باشد یک جاهایی به اوج برسد. در داستان گلوبند شخصیت دچار پیچ می شود و… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فاطمه سلیمیان این جا کجاست؟ رفتن ما چه فایده؟ برویم که چه شود؟ برایت می گویم‘ می گویم از اوج مظلومیت تک تکشان. از سرمای استخوان سوز‘ از سرمایی که صورتشان مثل گل سرخ، گل می انداخت و کویر مانندی بود که از شدت… بیشتر »
احتمالا درمورد تایپ صوتی چیزهایی شنیده باشید، اگر علی الرغم شنیدن، در مورد این نرم افزار، موفق به نصب آن نشدید یا از ویروسی شدن گوشی واهمه دارید، این نرم افزار را نصب کنید تا شر تایپ کردن خلاص شوید. فقط صحبت کنید تا برای شما تایپ کند. باتوجه به نیاز… بیشتر »
جلوی تلویزیون نشسته بودم و فیلم کلاه پهلوی را نگاه میکردم. ماجرا به آنجا رسیده بود که بلانش که یک زن فرانسوی بود آمد و به عالیه و کریم را که دو شخصیت ضعیف، و به اصطلاح تو سری خور جامعه بودند کمک کرد. یک زن فرانسوی بی حجاب آمد و دو تن از … بیشتر »
شنیده بودم مرز بین عشق و نفرت, راست و دروغ، حرام و حلال، راه راست و کج, مثل یک مو باریک است. اگر دقت نکنی چپ می روی؛ دچار حرام می شوی؛ به دروغ و باطل می افتی. اما فکر کردم مرز بین خرافات و واقعیت از آنها هم مشکل تر است. یادم می آید جشن… بیشتر »
در محاوره و گفتگوهای روزانه، جملات و اصطلاحات و ضرب المثل های زیادی را به کار می بریم که خیلی اوقات نسبت به آن ها بی توجه هستیم. گاهی سال ها از این جملات استفاده می کنیم بدون این که بفهمیم چه اثراتی را به دنبال دارد. وقتی که در معانی جملات دقیق می شویم… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ: مهربان امان از جوسازی ها و سیاه نمایی ها… وامصیبتا از قتل نفس توسط جبهه های خودی… تمام این دو جمله، تمام آن درس ایست که از شهادت شیخ فضل الله نوری گرفتم؛ همان که امام انقلاب در وصف او، با این مضمون، این گونه… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ کوثر ولایت: سرکار خانم صفورا صیرفیان پور ميان اين همه هياهو تو را گم كرده ايم. همه از گرانى ناله مى كنيم، اما هيچ كدام براى فراق تو ناله سر نمى دهيم. از قيمت سكه و دلار شاكى هستيم، اما از دورى تو شكايتى نداريم. قطع دو ساعته… بیشتر »
قبلا گفتیم که داستان مجموعهای از حوادث است. ماجراهایی که کنار هم قرار می گیرند داستان را تشکیل می دهند. در داستان توالی زمانی نیاز داریم در طرح علاوه بر توالی زمانی، رابطه علی و معلولی مورد نیاز جدی ماست. به این رابطه علی و معلولی فکر کنید ما در طرح… بیشتر »
قبل از شروع جلسه دوم کلاس داستان نویسی لطفا دو داستان زیر را مطالعه ک 1- داستان کوتاه بچه مردم به قلم جلال آل احمد خوب من چه میتوانستم بکنم؟ شوهرم حاضر نبود مرا با بچه نگهدارد. بچه که مال خودش نبود. مال شوهر قبلیام بود، که طلاقم داده بود، و حاضر هم… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فاطمه سلیمیان این چنین جهانم آرزوست…. که مادرم هر صبح صدایم می کند گاهی با داد هایی که می زند و گاهی با صدای آلارم گوشیش که مثل مته روی مخ است ولی شیرین است. آن قدر شیرین که دلی را نمی زند و کامم را شیرین می… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ کوثر ولایت: سرکار خانم کوثر محمدیان آب لیمو یکی از سالم ترین و پرطرفدارترین چاشنی های موجود می باشد. آب لیمو سرشار از ویتامین C، B و ریبوفلاوین و مواد معدنی همچون کلیسم، فسفر، منیزیم و همچنین پروتئین و کربوهیدرات می باشد.… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فریبا حقیقی چشمم به شلیل های قرمز و براق اُفتاد و آب از دهانم راه اُفتاد، اما قیمت را که دیدم گلویم تا اعماق وجودم خشک شد. ده هزار تومان برای یک کیلو؟ نمی دانم دلیل گرانی امسال میوه فقط خشکسالی است یا چیز دیگر،… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم لیلا باباربیع دلم گرفته از خودم، آشفتگی و بستگی از آن نگاه دزدکی، دلبستگی و خستگی تو عالم رفاقتی، لب تشنگی وابستگی بغضم گرفته از همه، تنهایی و آوارگی نگاه دیگران به من، دیوانگی دلدادگی درمان درد من تویی، لب خاموشی… بیشتر »
قدیم ها در خانه ها دو تا زنگ یا به قول قدیمی ها، کلون داشت یکی حلقه ای، یکی به حالت گوشت کوب. وارد خانه های قدیم که می شدی اول باید از یک راهرو بلند و باریک رد می گذشتی که به آن دالان می گفتند بعد تازه به یک حیاط بزرگ می رسیدی، پذیرایی هم جدا… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فریبا حقیقی بوی اسفندهایت که به مشامم می خورد جدا می شوم از دنیا. قدم قدم به حَرَمَت نزدیک ترمی شوم و سنگین تر و تهی تر. هر طرف نگاه می کنم جدا گشته ای از خویش می یابم و جوینده ای به ضریحت. چشمم به ناب ترین و… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ: مهربان این منم، پیشه ام خانه داری است من این گونه ام: کار را نه برای پول، که برای ثروت انجام می دهم. ثروتی تهی از فقر فرهنگی. همان گونه که برای کار در خانه، پولی نخواهم گرفت و آن را با عشق مبادله می کنم. بیرون از خانه هم،… بیشتر »
انگار با تمام شدن امتحانات، لوازم التحریر من هم ته کشیده بود. برای کلاس یادداشت نویسی هیچ چیز دنبالم نبود. پس به لوازم التحریری سر راهم که پیرمردی با وقار و مهربان بود رفتم و از او خودکار و هر چیزی که لازم داشتم خریدم. وقتی قیمتش را پرسیدم با… بیشتر »
داستان کوتاه: چند چیز با این شخصیت کشمکش می کند یا یک آدم بیرونی است و یا یک اتفاق بیرونی مثل طوفان و… هرچه این آدم با اتفاق قوی تر و جدی ترباشد بهتر معرفی می شود. در داستان باید نیرنگ و دسیسه قرار داشته باشد. پس از یافتن سوژه یک مشکل برایش فراهم… بیشتر »
نزدیکی های غروب بود که برق قطع شد. برای فرار از گرمای اتاق، حیاط را آب پاشی کردم. خواهرم فرش را داخل حیاط انداخت و مادرم با سینی شربت خنک به جمع ما پیوست. مدتی نگذشته بود که گنجشکی که از پریدنش معلوم بود نمی تواند پرواز کند از زیر گلدان های گوشه حیاط… بیشتر »
آخرین نظرات