نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ کوثر ولایت: سرکار خانم صفورا صیرفیان پور ديروز مايع ظرفشويى مان تمام شده بود و من مانده بودم با كوهى از ظرف نشسته. به ياد خاكسترهايى افتادم كه چند ماه پيش جمع كرده بودم تا روزى مثل قديمى ها، ليوان هايمان را با آن برق… بیشتر »
کلید واژه: "برکت"
انگار با تمام شدن امتحانات، لوازم التحریر من هم ته کشیده بود. برای کلاس یادداشت نویسی هیچ چیز دنبالم نبود. پس به لوازم التحریری سر راهم که پیرمردی با وقار و مهربان بود رفتم و از او خودکار و هر چیزی که لازم داشتم خریدم. وقتی قیمتش را پرسیدم با… بیشتر »
هنوز از هول و استرس انژیو مادرم در نیامده بودم که امتحانات ترم شروع شد. مادرم پنج شنبه نوبت دکتر داشت. می دانستم که اگر با یکی از خواهرانم برود پشت در مطب دکتر می نشینند و داخل نمی روند؛ از طرفی هم می دانستم که مادرم وقتی دکتر را می بیند نصف… بیشتر »
آخرین نظرات