نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فریبا حقیقی دلش آشوب داشت ولی به چیزی امید بسته بود که او را از آتش رها کرده و به گلستان سپرده بود. شیطان را می دید و بیش تر در اندیشه فرو می رفت که این همه عجز و لابه برای چه؟ فرزند رشیدش محکم و استوار گام برمی… بیشتر »
آخرین نظرات