نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فریبا حقیقی دلش آشوب داشت ولی به چیزی امید بسته بود که او را از آتش رها کرده و به گلستان سپرده بود. شیطان را می دید و بیش تر در اندیشه فرو می رفت که این همه عجز و لابه برای چه؟ فرزند رشیدش محکم و استوار گام برمی… بیشتر »
کلید واژه: "پسر"
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ کوثرولایت: سرکار خانم زهرا سادات افضلی - لبخندبزن. یکم بیشتر. عه، مسخره بازی در نیار علی!! چشمکی می زنی. پایت را روی تخته سنگ بزرگی که کنارت قرار دارد می گذاری. آرنجت را روی زانویت تکیه می دهی و دستت را تکیه گاهی برای چانه… بیشتر »
آخرین نظرات