نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم لیلا باباربیع چه شب هاکه دل را تطهیر دادیم به نور ایزدی، و چه روزهایی که بوسه نوازی کردیم به آیه های محمدی، و چه ملتمسانه تمسک جستیم به قمر احمدی, هر لحظه چشم دوختیم به امید سحر قمصری، هردم دل بستیم به لیالی قدر… بیشتر »
کلید واژه: "بخشش"
هیچ وقت چیزی توی دلش نمی گذاشت بماند. خیلی زود می بخشید. برعکس من که حتی در رابطه با دوستانم هم خیلی سخت می گرفتم. به یاد ندارم که با من قهر کرده باشد. اصلا کینه در دلش نمی ماند. خواهرم را می گویم یک سال از من کوچکتر است ولی همه می گویند اخلاقش خیلی از… بیشتر »
ارسال شده در 14 خرداد 1397 توسط ریحانه علی عسکری در اخلاقی وتربیتی, دل نوشته, روایت تولیدی, #به قلم خودم
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فریبا حقیقی شاخه های شکسته، توت های لِه شده، برگ هایی که به جای درخت، زیر پا نشسته اند. نگاهی به اطراف انداختم و دیدم هر کسی به اندازه توانش از درخت توت، کامی گرفته و سر حال شده. یاد شعری افتادم که می گفت: _… بیشتر »
تندتند زیر نکات مهم خط می کشید، مدادهای رنگی و خط های رنگی! برایم جالب بود، نیم نگاهش در مقابل نگاه خیره ام به رنگهای شاد کتابش، مرا به وجد آورد، زرد طلایی را که در دست گرفت ذوق کودکانه ای کردم و گفتم: _چقدرقشنگ. ۶دوستم خندید و به خط کشیدن ادامه داد،… بیشتر »
قاب عکس قدیمی را با دستمال نمناک، با دقت پاک کردم و غبارهای مزاحم را از چهره ها زدودم. کمد لباس را که هم از لباسهای تنگ و کوچک و پاره، سبکبار نمودم، تازه یاد جاکفشی افتادم و به سراغ کفش های مندرس و جا تنگ کن رفتم، از شر آنها هم خلاص شدم. با خیالی تخت،… بیشتر »
آخرین نظرات