نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ: مهربان صاحبم این لقب شما را با جان و دل می پسندم و بارها و بارها تکرارش می کنم "صاحب من” محبوب من، ای تمام قلب من، مهدی جان. ای صاحب این عصر و زمان که غریبانه کنار گذاشته شده ای. در درک زمانه ما را یارا باش. در… بیشتر »
کلید واژه: "کمک"
رنگ خدایی بگیرید و چه رنگی بهتر از رنگ خدایی داشتن. جمله ای پشت اتوبوس واحد که توجه مرا جلب کرد و اندکی به فکر واداشت. از وقتی که بچه بودم رنگین کمان را از خدا می دانستم و رنگ های آن را مخصوص او. بزرگتر شدن و دبیرستان به من آموخت که منشا تمام رنگ های… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ: مهربان قفل گوشیم را باز می کنم و طبق معمول وارد اینستا می شوم. خبر خاصی نیست مثل همیشه، هرکس به نحوی عرض اندام می کند؛ یکی با گذاشتن عکس های خودش، یکی عکس های شوهرش، بعضی ها هم که اوضاع اجتماعی یا سیاسی کشور برایشان مهم… بیشتر »
روز سیزده رجب بود همان روزی که مردم به روز پدر می شناسند. وسط یک عالمه کار و عید و دید و بازدید که بنایی هم وسط آن بل بشو، قوز بالا قوز شده بود، مانده بودم که چه هدیه ای برای پدرم بگیرم. رسما چند روز را خانه عمو کنگر خورده و لنگر انداخته بودیم. از… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ: مهربان روزهای پایانی است تب شهر در خرید مردم چنان بالا رفته است که بعضی دستشان نه، دلشان می سوزد نبض لحظه های آخر سال این شهر تندتر میزند و نبض قلب هایی کندتر. چهره شهر شادمان تر میشود اما بعضی نقاب خنده بر صورت غمگین می… بیشتر »
آخرین نظرات