نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فریبا حقیقی گنجشک ها هم به این جا می رسند بی صدا می شوند. درختان یکی در میان کاشته شده، سکوت را تشدید می کنند. خم می شوم و نگاه می کنم، خنکای وحشتناکی به صورتم می خورد، بتون های کَنده شده و خاک های نم دار دور قبر… بیشتر »
کلید واژه: "مرگ"
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم لیلا باباربیع الوداع ای دوستان من می روم از شهر یار تا بماند مهر من اندر زمین ذهن ماندگار باری هرگز مهرتان از سینه ام در خاک شد عاقبت از سرزمین دیگری یادی کنم در یادگار حب ایزد در نگاهم گاه فریاد رهایی می زند یاد… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ کوثر ولایت: سرکار خانم کوثر محمدیان ماهی قرمز داخل تنگ، مدام چرخ می زد. با سرعت از عمق آب به بالا می آمد و شیرجه ای کوچک می زد. گاهی بی حرکت می شد و به بیرون زل می زد. طوری خشکش می زد که حسرت را می شد از نگاهش فهمید.… بیشتر »
دیرم شده بود. پاتند کردم‘ نگاهی به سمت چپ انداختم . مثل همیشه شلوغ بود و عده ای چادر به سر کشیده و حاجت خود را خواهان بودند. عده ای برای مریضی که داشتند‘ عده ای برای مسئله ازدواج و عده ای….. سلامی به شهید محمد رضا تورجی زاده کردم و داخل مجموعه ی… بیشتر »
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ: مهربان خوشحال بودم که بلاخره بعد از وققه چند هفته ای، فعالیت هایم را از سر می گیرم. زیرا جابجا کردن خانه، برنامه هایم را، تحت تاثیر قرار داده بود. بعد از یک ساعت طی مسیر، به در ورودی موسسه رسیدم چند لحظه ای مکث کردم، و… بیشتر »
آخرین نظرات