بین پیاده روی و سوار اتوبوس شدن مردد بودم که صدایی از آسمان شنیدم، می خواست باران بیاید. مثل بچه دبستانی ها ذوق زده شدم و پیاده روی را ترجیح دادم. خیس از باران رحمت خدایی درون خیابان قدم می زدم. آن قدر باران تند می بارید که همه زیر سرپوش مغازه ها پناه… بیشتر »
کلید واژه: "باران رحمت"
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ کوثر ولایت: سرکار خانم صفورا صیرفیان پور باران هاى دير هنگام اين روزها مرا به ياد تو مى اندازد، آقاى من! سالى كه گذشت، گل ها و درختان و پرندگان شهرمان، زمستانى خشك را در حسرت باران و برف سپرى كردند. درختان، نا اميدانه ريشه… بیشتر »
آخرین نظرات