نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ

سرکار خانم زهرا گلستانه:

 رکعت اول بود؛ سریع مهری   از جا مهری برداشتم  و رفتم میان دو نفر از آن ها،

تا دولا شدم و مهر را روی فرش گذاشتم صدای الله اکبر خانم کناری بلند شد.

دوبار با صدای بلند الله اکبر گفت.

 نگاهی به او انداختم. اشاره به عقب کرد.

حاج آقا هنوز داشت حمد و سوره می خواند.

 رفتم صف عقب و تنها ایستادم.

ناراحت شدم با خودم گفتم:

_خدا مرا ببخشد باعث شدم در نماز صدای او را نامحرم بشنود.

 سریع اقتدا کردم همرنگ جماعت نماز گزار شدم؛نماز که تمام شد منتظر بودم ببینم آن خانم به من چه می گوید 

با خودم فکر کردم شاید هم می خواهد با من دعوا کند.

لحظه ای از او چشم بر نمی داشتم ولی او به من حتی نگاه هم نکرد.

 خیالم راحت شد به او لبخند زدم کنارم نشست و گفت:

_ به خاطر کرونا باید گرمی جات زیادبخوریم و با فاصله از هم بایستیم.