مرا چه می شود...
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ:
مهربان
بارالها، بارها بار از دستان بی مهرم برداشتی و در کف آن بارش مهربانی کاشتی.
بارالها، بارها دستان تهی از مهرم را که به آسمانت نشانه می گرفتم با بغل بغل محبتت بازگردانیدی.
خدایا پس با این همه دوستی مرا چه می شود که این جاده ی یک طرفه را یک طرفه نخواهم؟
و هراز گاهی من نیز در دستانم گل یاس بکارم و به تو تعارف کنم؟
مرا چه می شود که دستانم بوی سخاوت به بندگانت را بگیرد و این چنین به آسمانت دست دراز کنم؟
مرا چه می شود خدایی کردن را از تو بیاموزم و زمینت را چون آسمانت غرق در عطوفت کنم؟
مرا چه می شود که گه گاهی با خود، لبخندت را به زمین بیاورم و شکر وجودت را اینگونه بجا آورم؟
مرا چه می شود نهال عشقت را که بر دلم جوانه زده، به ثمر رسانم؟!
مرا چه می شود…
آخرین نظرات