سر کلاس استاد بودیم ,بحث از قضایایی شد که قبلا ثابت شده و نیازی به اثبات ندارد. استاد هم مثال زد: مثلا مجموعه زوایای مثلث که180 درجه است, بلافاصله هم اضافه کرد حتما می دانید که این قضیه اشتباه است ولی از بچه گی توی ذهن ما فرو کرده اند.با تعجب پرسیدم استاد من متوجه نمی شوم یعنی مجموعه زوایای مثلث 180درجه نیست .استاد دو تا مثلث روی تابلو کشید که یکی اظلاع تو رفته و یکی اضلاع برآمده داشت, به تبع ظلع ها, زاویه هایش بزرگتر از 60 درجه یا کوچکتر از60 درجه می شد که مجموعه آن 180 درجه کمتر یا بیشتر می شد و اضافه کرد که ما اصلا مثلث با اضلاع صاف نداریم این اشتباهی است که آنقدر تکرار شده که در ذهن ما جا افتاده است تا حدی که احتمال خطا هم نمی دهیم. دقیقا مثل وقتی است که یک نفر عطسه می کند و همگی بخاطرش یک لحظه درنگ می کنند یا خیاطی که حتی اگر اعتقاد نداشته باشد که چادر را اگر چهارشنبه بِبُری می سوزد, باز هم احتیاط می کند و چهارشبه چادرش رانمی بُرد.
لحظه ای درنگ
آخرین نظرات