وبلاگ مدرسه علمیه کوثر
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

نظر از: صداقت...! [عضو] 

سلام و احترام
«کس نداست که این نامه سربسته عشق ازلی است »!
زيبا بود.
موفق باشيد.

1396/11/17 @ 16:40

نظر از: رهــا [عضو] 

5 stars

بسم الله…

سيلي آن روز به رويت چه غريبانه زدند
«آتش آن بود که در خرمن پروانه زدند»
يک کبوتر وسط شعله تقلا مي‌کرد
«جرمش اين بود که اسرار هويدا مي‌کرد»
رسم اين است که پروانه در آتش باشد
«عاشقي شيوه‌ي رندان بلاکش باشد»
با گل و غنچه تو ديدي در و ديوار چه کرد؟
«ديدي اي دل که غم عشق دگر بار چه کرد»
کمر سرو در اين کوچه کمان خواهد شد
«چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد»
آه! هجده گل از آن باغ نچيديم و برفت
«باربر بست و به گردش نرسيديم و برفت»
تا در اين خانه گُلِ خنده‌ي زهرايم بود
«من ملَک بودم و فردوس برين جايم بود»
عمر کوتاه تو گنجايش دنيا را بس
«وين اشارت ز جهان گذران ما را بس»
خانه دوست کجا؟ صحن سپيدار کجاست؟
«اي نسيم سحر آرامگه يار کجاست؟»

قاسم صرافان

احسنت به همت شما خواهران
موفق باشید
اجرتون با حضرت زهرا سلام الله علیها

1396/11/17 @ 21:08

نظر از:  

سلام علیکم
بسیار زیبا
التماس دعا

1396/11/17 @ 23:49


فرم در حال بارگذاری ...