الهی شکر که گاهی وقت ها بهم تفهیم می کنی که هستم و به هر شکلی مجازاتم می کنی
این که فقط خودت لایق صبوری کسی جز خودت صابر نیست.
کاسه صبرم را به گدایی در میکده تو آویزان کردم، به تمنای وصال تو می اندیشم،
متشکرم که به من فهماندی لیاقتم چه قدر است و تاوان پس دادن هم جسارت می خواهد
باری دگر ارزش من خاکی را گوشزد کردی.
ای یاری دهنده وجودم
کاش آدم بودیم و در بارگهت معصومانه و بی ریا ذکر لبیک می گفتیم و اسیر هر گرگ صفت ملبس در لباس میش با چرب زبانی نمی شدیم
که ذکر توبه می خوانند و ادعای عاطفه می کنند.
الهی برسد روزی که جز یادت کلمه بر زبان نرانیم و فقط ملتمس رحمت و انعام مقدر باشیم.
چه دل تنگم،
دستانم را به دستانی سپردم که مرا نیمه راه رها کرد و این دل دردمند را لبریز شکایت.
آخرین نظرات