نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ: مهربان در ایستگاه اتوبوس نشسته بودم.کنار من یک خانم چادری نشسته بود، چند دختر جوان و تعدادی مرد هم پراکنده در اطراف منتظر ایستاده بودند.هرکس به کاری مشغول بود. مردی حدودا چهل ساله با ظاهری آشفته و خسته به ایستگاه نزدیک شد و… بیشتر »
آخرین نظرات