شخصی کفشش را برای تعمیر نزد کفاش برد. کفاش نگاهی به کفش کرد وگفت: این کفش سه کوک می خواهد واجرت هر کوک ده تومان می شود
که در مجموع خرج کفش می شود سی تومان.مشتری قبول کرد وپول را داد ورفت تا ساعتی دیگربرگردد وکفش تعمیرشده راتحویل بگیرد.
کفاش دست به کارشد ؛ کوک اول, کوک دوم و در نهایت کوک سوم و تمام. اما با یک نگاه دریافت که اگرچه کارتمام است, ولی یک کوک دیگر اگر
بزند ,عمر کفش بیشتر می شود وبه اصطلاح کفش کفش تر خواهد شد! از یک سو قرار مالی راگذاشته و نمی شود طلب اضافه کند؛ و از سوی دیگر
دودل است که کوک چهارم رابزند یا نزند؟ اومیان نفع واخلاق ومیان دل و قائده توافق مانده است یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست
اگرکوک چهارم رانزند هیچ خلافی نکرده؛ اما اگر بزند به انسانیت تعظیم کرده .اگر کوک چهارم رانزند, روی خط توافق وقانون جلو رفته ؛ اما اگر بزند
صدای عشق او آسمان اخلاق راپر خواهد کرد .
دنیا پر از فرصت کوک چهارم است؛ من وتو, کفاش های دو دل…!
خوانده شده از روزنامه افق خانواده
آخرین نظرات