پدر
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم لیلا باباربیع
چه روزها قدم به قدمم راه رفتی، افتادم، دستم را گرفتی تا مبادا بلغزم. بغض فرو خورده ام را معنا بخشیدی و گفتی: _ پسرم مرد شدی. درهمه حال خم شدی تا خمیده نگردم. قامتت را، لبان ملتمس ذکر و دعایت را نمی شود رها کرد. روز به دنیا آمدنت روز عروج من به فردایی دیگر است خدا فرشته آسمانی را بر من فرود آورد و زمینی ساخت . پدرم زمینی شدنت مبارک.
آخرین نظرات