نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ
سرکار خانم فریبا حقیقی
نامه هایی که نوشته شدند لاله هایی که سربریده شدند ناله هایی که روان شدند. به وقت کوفه و موعد دعوت شده،ـعهدهایی که بسته شد به مُهر بی وفایی و انسان هایی به حزب باد. آنان که که هر سو بر مُرادشان تاخته شود، دلشان آن سو بافته می شود. این سوتر و در پسِ دلواپسی های شبانه روز، باغبانی به تیمار لاله هایش مشغول است.
لاله هایی که قرار بر مدار عاشقی گذاشته اند و برگِرد ماهی می تابند که آسمان و زمین در اشتیاقش به رقابت نشسته اند. لاله هایی به استواری کوه و به لطافت شبنم. و ناله هایی که به زودی کران تاکران را در می گیرد و تند بادی از پشیمانی جاری می کند.
ناله هایی از جنس گمراهی نیمه شب های بدون مهتاب و خالی از سوسوی ستارگان. این روزها همه از لاله هامی گویند و از نامه ها و شرمساری کوفیان و مظلومیت اسیران و بازماندگان کربلا. عجبا از سنگینی و وقار هزار و چندساله صحنه های عاشقی و دلدادگی، کارستانی می کند رجوع به لاله های سر بریده و اسیران برخاک نشسته اش.
السلام علیک ای باغبان عاشق و ای ناخدای کشتی نجات.
آخرین نظرات