زیاد شنیده بودم که وقتی کاری طبق میل کسی پیش نمی رفت می گفتند مصلحت نبوده ولی به قول معروف: شنیدن کی بود مانند دیدن .روزی که جواب رد کنکورم را گرفتم همان یک ذره اعتقادم به مصلحت خدا هم دود شد و به هوا رفت .برای دختر درسخوانی مثل من قبول نشدن در کنکوری که حق خودم می دانستم, فاجعه بود .با خدا که خلوت می کردم می گفتم: من که قرار نبود کار بدی انجام دهم می خواستم همان سفارش خودت که به علم آموزی بود انجام دهم کجای این کار به مصلحت تو نبود؟به هر حال با شروع مهر دوباره شروع به خواندن منابع کنکور کردم .تا روزی که خواهرم از مدرسه آمد و گفت که یکی از دوستانش می خواد در آزمون ورودی حوزه شرکت کند او نیز چنین تصمیمی گرفته بود. می دانستم که درس هایش را به زور می خواند و از هر فرصتی برای کلاس نرفتن استفاده می کند. این شدکه گفتم : خودم کارهای ثبت نامت ر ا انجام می دهم .هر بار که برای کار خواهرم از خانه بیرون می آمدم مادر می گفت: برای خودت ثبت نام کن می دانی که خواهرت درس نمی خواند. اما من هیچ وقت دید خوبی نسبت به حوزه خواهران نداشتم احساس می کردم جو خشکی دارد یادم می آید یک روز که یکی از معلمانمان از اهداف آینده مان پرسید من جواب دادم :دوست دارم همه رشته ها را تجربه کنم بجز دام پزشکی و طلبگی. جمعا سه بار برای ثبت نام خواهرم به حوزه کوثر که در خیابان پنج رمضان بود رفتم تا مدارکش تکمیل شد درهمان سه جلسه متوجه شدم حوزه زیاد هم شبیه آن چه فکر میکردم نیست ولی باز هم دودل بودم از طرفی همیشه دوست داشتم رشته ام گره ای از زندگی خودم و دیگران باز کند حال آنکه عملا رشته درسی من که حسابداری بود این خصلت را نداشت بخاطر همین سال دوم که برای کنکور می خواندم احساس کردم این رشته ای نیست که اهداف من را برآورده کند , ولی باز هم اصرار داشتم که کنکور فنی را شرکت کنم اما وقتی کنکور تمام شد متوجه شدم که دیگر قبول شدن در آن برایم مهم نیست من راهم را پیدا کرده بودم.این شد که برای حوزه ثبت نام کردم. ناگفته نماند که خواهرم حتی در آزمون ورودی هم شرکت نکرد .وقتی که کارشناسی ام تمام شد با وجود اصرار اطرافیان حاضر نشدم کنکور دانشگاه شرکت کنم و سطح سه رشته کلام شرکت کردم ولی وقتی با وجود تلاش فراوان قبول نشدم با خودم گفتم که حتما مصلحتی داشته ,دیگر چون و چرا در کار خدا نمی آورم تا پارسال که بعد از اینکه برای بار دوم در رشته کلام ثبت نام کردم رشته مطالعات زنان را اضافه کردند و من دو روز مانده به اتمام مهلت ویرایش اطلاعات , بعد ازمشاوره و البته استخاره تغییر رشته دادم الان یکسال از آن سپری شده و من باز هم مصلحت خدا را دیدم.
مصلحت
آخرین نظرات