از در حوزه بیرون آمدم در حالی که تمام ذهنم مشغول سخنرانی امروز بود. سخنرانی درباره روش های مختلف تبلیغ دین در زمان های مختلف
بود. استاد جلسه روش های تبلیغی امامان مختلف را بیان کردند. درباره جهاد امام حسین(ع), صلح امام حسن(ع) و نهایتا شیوه تبلیغی امام
سجاد(ع) را با توجه به شرایطزمانی پس از جهاد امام حسین (ع), بیان کردند و بیان نمودند که شیوه امام سجاد (ع) با استفاده از دعا و گریه بر
مصائب کربلا بوده است. همچنین قسمتی از دعای چهارهم صحیفه سجادیه رابرای ما خواندند که معنای آن بدین شرح است:
ای آنکه اخبار شکوه کنندگان از وی پنهان نمی ماند, و ای آنکه برای تحقیق در حال ایشان نیازی به گواهی گواهان ندارد, و ای آنکه یاریش نسبت
به مظلومان زیاد است, و ای آنکه یاریش از ظالمان دور است, ای خدای من, تو می دانی که از فلان بن فلان به من درباره آنچه تو از آن نهی کرده
ای, وهتک حرمتی که تو آن رامنع نموده ای چه رسیده است, چون از بسیاری نعمت تو, مغرور شده و از انکار تو بر خود نمی هراسد.
درهمین فکرها بودم که به ایستگاه رسیدم و سوار اتوبوس شدم کنار خانمی نشستم که کتابی در دستش بود. کم کم شروع به صحبت کردیم
متوجه شدم که به کلاس نهج البلاغه می رود. کمی که گذشت دختر نوجوانی سوار اتوبوس شدکه کارت اتوبوسش شارژ نداشت می خواست روی
صندلی بنشیندکه خانم کارتش را به طرف او گرفت و گفت: بیا عزیزم. دختر کارت را از او گرفت و تشکر کرد. کارت را زد و به او برگرداند.
خانم به طرف من برگشت و گفت: این پول ها ارزشی ندارد ولی باعث می شود یاد بگیرد که حق الناس نکند.
چه ایده خوبی! آن خانم با این روش در محیطی مثل اتوبوس چقدر خوب دین راتبلیغ می کرد باخودم فکر کردم من چه کاری می توانم برای
تبلیغ دینم انجام دهم؟
به نظر شما درشرایط الان زمانه چه کاری می توانیم برای تبلیغ دین انجام دهیم
کوثر ولایت نظرات شماست
آخرین نظرات