شبیه عقربه های ساعت
ارسال شده در 28 فروردین 1398 توسط ریحانه علی عسکری در مناسبتها, دل نوشته, روایت تولیدی, #به قلم خودم
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم لیلا باباربیع
عمرِ بودن ما کنار هم، شبیه عقربه های ساعت بود که در پی هم می دویدیم؛ ولی هیچ گاه به هم نرسیدیم. ثانیه ها و خاطرات را رقم زدیم و در بهت و خلوت هم ماندیم. این بود قصه ی غصه های خیالی ما . تو به داشتن های زیادی می اندیشیدی و من به دنبال ترنم احساس . تا چشم برهم گذاردیم دقیقه ها و ثانیه شمار لحظات مردمی بودیم که خندیدند، گریدند، بغض فروخورده یشان را قورت دادند؛ من و تو پند نگرفتیم چون مثل دو خط موازی راهی را رفتیم . پیوسته دویدیم ولی به مقصد نرسیدیم. روز جوان برهمه شیردلان جوانم تهنیت باد.
آخرین نظرات