زنگ تفریح مصاحبه ای
برای مصاحبه سطح دوحوزه، رفته بودم.
دقیقا سه نفر ممتحن آنجا حضور داشتند:
مدیر حوزه، معاون مالی و یکی از استاتید.
اول گفتند:
ـ قرآن بخوان.
من هم که حسابی هول شده بودم تا جایی که توانستم غلط خواندم.
شروع به پرسیدن سوالات خانوادگی کردند و من آن ها را جواب دادم.
نوبت به پرسیدن سوالات احکام رسید.
استادی که آنجا حضور داشت گفت:
_غسل های واجب را بگو.
من هم چندتا از آن ها را گفتم و غسل میت راهم اضافه کردم؛ دیگر چیزی یادم نمی آمد بخاطر همین پرسیدم:
_ چند تا هست غسل ها؟
گفت: ۷-۸ تایی می شه.
گفتم: خب به بعضیاش نرسیدم هنوز، بخاطر همین نمی دونم.
یک دفعه استاد با خنده گفت یعنی تا حالا مردین؟
آخرین نظرات