نمونه وشیوه بسیار زیبا وروشن ارتباط درست وپسندیده میان دختروپسر, داستانی است که قرآن کریم در این رابطه چنین می فرماید:«هنگامی که موسی به آب مدین رسید, گروهی از مردم رادرآن جا دید که حیوانات خود را سیراب می کنند ودر کنار آن ها دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویش اند (وبه چاه آب نزدیک نمی شوند) به آن ها گفت :کار شما چیست؟ گفتند :ما آن ها راآب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند وپدر ما پیرمردمسنی است. موسی به گوسفندان آن ها آب داد وسپس رو به سوی سایه آورد وعرض کرد.پروردگارا !هر خیر ونیکی که بر من فرستی ,به آن نیازمندم. ناگهان یکی از آن دو به سراغ او آمد؛ در حالی که با نهایت حیا گام برمی داشت , گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا مزد سیراب کردن گوسفند رابه تو بپردازد.یکی از آن دو دختر گفت: پدرم !او رااستخدام کن؛چراکه بهترین کسی را که استخدام می توانی بکنی, آن کس است که قوی وامین می باشد…»
این داستان حاوی مطالب مهمی است که به آن ها اشاره می شود:
1-دختران شعیب به خاطر انجام کاری از منزل خارج می شودودر میان جمعیت اما با حفظ حریم وپرهیز از اختاط بکار می پردازند.
2-حضرت موسی به عنوان یک پسر جوان به سوی دختران شعیب که در گوشه ای برای انجام کار خود به انتظار نشسته بودند, با عفت وپاکی پاسخ او را درستی می دهند واز این که پسر جوان ناشناخته ای به سوی آن ها آمده ودر مورد کار می رسد , حساسیت وعصابیت نشان نمی دهند وپس از آن حضرت موسی به یاری آن ها می شتابند.
3-دختر جوان شعیب از جانب پدر مامور می شود که به نزد موسی بیاید وبااو درمورد کاری که انجام داد گفتگو کند تا او را برای آمدن به خانه آن ها راضی کند.
4-موسی به همراه دختران شعیب مسیر راه را می پیماید.
5-دختر شعیب در این مدت چنان حضرت موسی رابازیرنظر شناسایی کرده بود که پیشنهاد استخدام وی را به عنوان بهترین فرد که از دو صفت قوی وامین برخوردار است ,به پدر می دهدو پدر نیز پیشنهاد دختر را پذیرد.
آیات شریفه فوق , ارتباط وگفتگوی دختر وپسرجوان رامطرح می کند وبه زیبایی رعایت آداب اخلاقی وموازین ارزشی رانیز به تصویر می کشد؛زیرا هم موسی در مواجهه با دختران شعیب از زیاده گویی وبیهوده گویی می پردازد ؛بلکه بلافاصله به زیر سایه می رود وبا خدابه راز ونیاز می پردازد وهم این که دختران شعیب در گفتگوی باموسی از زیاده گویی می پرهیزند وبه حداقل کلمات اکتفا می کنند وبه هنگام راه رفتن حیا وپاکدامنی خود رادر برابر مرد نامحرم به نمایش می گذارند تا مرد نامحرم طوع خام در سر نپروراند.
قابل توجه است که در پاره ای روایات آمده است:وقتی موسی به سوی خانه حضرت شعیب حرکت می کند, دختر برای راهنمایی از پیش رو حرکت می کرد وموسی از پشت سرش,چون باد به لباس دختر می وزید وممکن بود لباس رااز اندام او کنار زند , موسی به دختر شعیب می گوید: من از جلو می روم وبرسر دو راهی وچند راهی ها مرا راهنمایی کن .
از تبیین آیه فوق به خوبی روشن می شود که(حیا)ملاک اصلی در تشکیل روابط معقول میان زن ومرد است.
آخرین نظرات