جوانی
جوان است و جوانه زدن.
جوانه زدن و قد برافراشتن، یا جوانه زدن و خزیدن و خشکاندن؟!
جوانی است و برچرخش خورشید روان شدن، جوانی است و بر حزب باد چرخیدن.
زمانی بود که جوان و بوی قرمه سبزی با هم عجین بودند اما!
این روزها بیش تر بوی قلیان و سیگار به دنبال جوان روان شده.
روزگاری که جوان شنا می کرد برخلاف جهت آب و استوار می شد،
ولی این روزها جوان بر دوش دیگران
می نشیند و می خرامد.
جوان را از کربلا و اعتبارش نام گرفتند،
آری، آن جایی که پیش قراول سپاه شد و فریاد هل من مبارزِ علی گونه اش،
گوش دشمن را کَر، می کرد.
کاش می شد جوانی و جوانه زدن و سایه گستر بودن را به معنای واقعیش رساند،
ای کاش می شد پروانه بودن و برگِرد شمع چرخیدن و سوختن را، پرچمی کرد و بر سر هر خانه ای کوبید.
آخرین نظرات