نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکارخانم صفورا صیرفیان پور
اين روزها همه جا صحبت رفتن است، صحبت رفتن و پيوستن به خيل عظيم عاشقانى كه پاى پياده رهسپار بهشت روى زمينند. صحبت از حلاليت و التماس دعاست و در پى هر خداحافظى، نمى اشك است كه بر ديدگان جامانده ها مى نشيند، حسرتى است كه بر قلبشان چنگ مى اندازد و آهى است كه وجودشان را مى سوزاند. در اين ميانه چگونه خود را تسلى دهم، وقتى كه ذره ذره وجودم تمناى رفتن مى كند و تقدير، ماندن را برايم رقم زده است. از نعمتى بدور مانده ام كه نظيرى در اين دنيا ندارد و جايگزينى براى آن نيست. احساس جامانده اى را دارم كه از قافله اى عظيم عقب افتاده است. قافله عشقى كه عظمتش با هيچ چيزى قابل مقايسه نيست. قافله اى كه قافله سالار آن خدا، مركبش پاهاى عاشقان و مقصدش تكه اى از بهشت است. حسرت جا ماندن از اين قافله، حسرتى بس عظيم است. خسته دلانه خود را به ماندن راضى مى كنم، اما داغ دلم آنگاه تازه مى شود كه به حديثى از امام صادق (عليه السلام) بر مى خورم: “کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین عليه السلام برود، خداوند به هر قدمى که برمى دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد. وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مىفرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مىگویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهلبیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد". خداى من! همراهى اين قافله نزد تو چه جايگاه رفيعى دارد! فقط خودت هستى كه مى دانى سالكان اين راه چه ها بدست مى آورند و جامانده هاى آن، چه ها از كف مى دهند! برايم جبران كن. پاى مانده از راهم را به دل شكسته پر تاب و تبم ببخش و براى من جامانده نيز سرنوشتى چون راهيان قافله ات رقم بزن و از امروز در تقدير هر ساله ام همراهى اين قافله را رقم بزن. انشالله
آخرین نظرات