نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ
سرکار خانم فریبا حقیقی
جریمه ای به قیمت پانزده هزارتومان! حتما عده ای می گویند: چه ارزان و عده ای دیگه می گویند: چه گران. شنیده، و گاهی از تقلب کردن چیزهایی دیده بودم اما تجربه نکرده بودم؛ تا این که امتحان….رسید ورمن اعتماد به نفس نداشته، و تفهیم نشده و.. خلاصه با یه معادله کوچیک به تقلب رسیدم، البته در حد سه خط کوچک، آن هم روی ساق دست. با ترس و لرز و عذاب وجدان، سه خط را نوشتم.
حال بماند که خوشبختانه یا متاسفانه اصلا از جزوات تقلبی من هیچ سوالی داده نشد ولی من جریمه شدم و جریمه ام را پیش از برگزاری امتحان پرداخت کرده بودم.
صبح روز امتحانی که قرار بود من تقلب داشته باشم ، کارت اتوبوسم را دوازده هزارتومان شارژ کردم ولی بعد از دادن امتحان و موقع برگشت، خواستم سوار اتوبوس شوم ولی کارتی نداشتم که بزنم و مجبور به خرید کارت شدم. بله، قبل از امتحان من کارتم را گم کردم و با احتساب شارژ تازه و قبلی و خرید کارت جدید، من مبلغ پانزده هزار جریمه پرداختم آن هم برای سه خط تقلبی که به دردم هم نخورد. واقعا مانده بودم! خدا با من شوخیش گرفته یا این که جدی جدی پس گردنی به من زده. آخر وقتی به صفحه خبرهای دزدی و اختلاس نگاه می کنم و به راحتی عاملان آن، از تنبیه خودم تعجب می کنم. البته شاید آن ها هم روزی از یک امتحان ساده، شروع به تقلب و اختلاس کردند؛ اما متوجه تنبیه و جریمه خدا نشدند که کارشان به تیتر یک خبرهای دزدی رسیده است.
آخرین نظرات