نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ ریحانه علی عسکری
خانمی تعریف می کرد: یه شوهر بی خیال دارم که می دونه داره موعد اجاره خونه سر میاد ولی نمیره یه جا رو برای زندگی پیدا کنه امروز وفرداس که اسباب اثاثیه مونو بریزن تو خیابون من چادر سرم کردم ازین بنگاه به اون بنگاه شدم تا خونه پیدا کنم. خانوم دیگری تعریف می کرد: من همه عمرم را دنبال وام وقسط وضامن دویدم. سومی می گفت: شوهرم بلد نیست که میوه برداره؛ همش می ره بازار وجنس بنجل و گرون بهش می ندازن منم خودم خرجی را دست گرفتم الان که همه زحمتاش افتاده گردنم تازه اون به من ایراد می گیره. در دل هایی از این مدل زیاد دیده وشنیده ایم؛ زنِ با کیاست و اقتصاد دان هم زیاد سراغ داریم اما یک سوال؟ چرا زن باید خودش را برای این موارد پیر کند؟ مردها ترجیح می دهند خودشان بار این گونه زحمات را به دوش بکشند و در نهایت یک همسر ترگل ورگل و جوان در خانه داشته باشند. اشتباهی که ما زن ها می کنیم
ورود در حوزه مردانه است
تا وقتی به معنای واقعی کلمه، مجبور نیستیم چرا زیبایی و جوانیمان را باید صرفِ چانه زدن با بقال وسبزی فروش محل و قصاب سر کوچه هدر کنیم؟ اگر قرار است مدیریت کنید یک نکته را در نظر بگیرید: مدیر، همه کارها را خودش انجام نمی دهد فقط به بقیه مسئولیت می دهد مثل ملکه زنبور عسل.
آخرین نظرات