نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فریبا حقیقی لیوان شربت اولی را من برداشتم و دستم گرفتم. ریحانه دومی را برداشت، گذاشت روی دسته صندلی؛ و خواست برای دوستان بغل دستی شربت بردارد که … مهربانی در حق خودش کامل شد. شربت ها به سر تا پایش روان شدندو… بیشتر »
کلید واژه: "شربت"
کله ام را درون گوشی فرو کرده بودم که یک پیام از فریبا آمد: _صرفا جهت بازی با روح و روان. عکس یه کاسه پر از پر هلو و انار بود که به صورت ترشک درآورده بود. من هم که عاشق تنقلات ترش بودم گفتم: _ منم می خوام. _ منم آشپزیش را کردم و گرنه همه را… بیشتر »
آخرین نظرات