نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ: مهربان اول سی و سه پل پیاده شدیم و به سمت پله ها رفتیم که همسرم گفت: _ نوشین بریم یه چیزی بخریم بعد بیایم این جا بخوریم. موافقتم را با لبخندی بر لب نشانش دادم و هردو به سمت خیابان اصلی بازگشتیم. با نگاه به کافه تریایی شلوغ… بیشتر »
آخرین نظرات