نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فریبا حقیقی از اتوبوس پیاده شدم و با احتیاط ازعرض خیابان عبور کرده؛ در مسیر اصلی خیابان قرار گرفتم. عروس همسایه را دیدم که آرام آرام راه می رفت؛ یادم افتادکه باردار است و منتظر دومین فرزند. سلام و احوال پرسی کردم،… بیشتر »
آخرین نظرات