ارسال شده در 28 شهریور 1398 توسط ریحانه علی عسکری در اخلاقی وتربیتی, فرهنگی, مناسبتها, روایت تولیدی, #به قلم خودم
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ ریحانه علی عسکری شب اول محرم بود که ماشین شوهرخواهرم را دزد برد. خواهرم می گفت: _اشکالی نداره، حتما صلاحی در کار بوده ،شاید قرار بوده بلایی سرمون بیاد، شاید اتفاق بدتری می افتاد. ولی باز هم دلش راضی نمی شد. حرفش که می شد… بیشتر »
آخرین نظرات