شنبه بود. قرار بود آن روز بازرس بیاید. همه جا را تمیز کرده بودند ,کلاس ما را هم عوض کردند . گفتند چون رشته شما اولین بار است که برگزار
می شود حتما سرکلاس شما می آیند.
سر کلاس فقه نشسته بودیم , بحث ارث بود اینکه پسر دو برابر پسر ارث می برد که یک دفعه یکی از بچه ها پرسید : استاد می توانیم
وصیت کنیم که به دختر و پسرمان به یک اندازه ارث برسد؟ استاد خندید و جواب داد : نه نمی توانید چنین وصیتی بکنید. مشغول همین حرف ها
بودیم که در کلاس را زدند .مدیر و معاونان به همراه چند نفر داخل کلاس شدند و از استاد درباره روند کلاس پرسیدند. استاد جواب داد: خانم
ها داشتند می پرسیدند که می توانیم وصیت کنیم که به دختر و پسرمان به یک اندازه ارث برسد؟ یکی از بازرسان با لبخندی گفت: ازخانمی
می پرسند اعتراضی نداری که دیه زن را نصف مرد می دهند ؟ او جواب می دهد: کامل بدهند که چه بشود؟ من راضی نیستم که همان نصف
را هم بدهند که با پول دیه من برود یک زن دیگر بگیرد.
آخرین نظرات