کرونا
ارسال شده در 16 فروردین 1399 توسط ریحانه علی عسکری در فرهنگی, مناسبتها, دل نوشته, روایت تولیدی, #به قلم خودم
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ
سرکارخانم لیلا باباربیع
سیزده بدر بود و طبق برنامه اعلام شده تمام جاده ها قرق شده ؛ هرماشینی توی خیابان پیداش می شد پانصد هزار تومان جریمه می شد دوربین ها هم ثبت خلاف می شد.
پدرم باغ داشت؛ هنوز نه حرص کردن موهای باغ را انجام داده بود و نه کند و کاو خاک را .
باتوجه به یک وجود میکروبی که هزاران آدم را فیلم خودش کرده بود. عده ای را عزادار، عده ای را ویران و سرگردان ، بعضی را هم سرخوش.
بگچاره ای جز در خانه ماندن نداشتیم تا قطع زنجیره ی ویروس.
آن روز در خانه ماندیم در حالی که از تک تک خانواده ام هم، فاصله گرفتم .
خدایا از تو نترسیدیم جلوی دیدت هزار گنه کردیم ولی در مقابل این موجود چند میکرونی عاجز شدیم…
آخرین نظرات