​نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ

سرکار خانم لیلا باباربیع

سلامت می کنم عشقم زهرجا و زهرحالی

نباشد یادی از مهرت نکنم هرکجا باشی

من را یک لحظه چشم تو دلم را زیر و کردست

شاید این لحظه ها هرگز خدا را حکمتی در تورها کردست

من را زین گونه تو بینی چو دریایی که ناآرام

ره مقصد بجوید باز تو دریا را مگربینی

کسی را واقفش نبود که فردا را چنین باشد

یک دل در آه و شیدایی ، یک دل در دیده ها باشد

خدا را شاهدم امروز اگر چشم های تو

کنار چشم دل گردد نگار من چشم های تو