ای حیات باتووداع می کنم .باهمه زیبایی هایت ،باهمه مظاهرجلال وجبروت ،باهمه وادع می کنم
باقلبی سوزان وغم آلودبه سوی خدامی روم.وازهمه چشم می پوشم ….
ای پاهای من می دانم شماچابکید.
می دانم که درهمه مسابقه هاگوی سبقت راازرقیبان ربوده اید.
می دانم فداکارید.می دانم که به فرمان من،مشتاقانه بسوی شهادت ،صاعقه واربه حرکت درمی آئیداما من آرزوئی دارم
من می خواهم که شمابه بلندی طبع بلندم به حرکت درآئید
به قدرت اراده آهنینم محکم باشید.به سرعت تصمیمات وطرح هایم سریع باشید.
این پیکرکوچک،ولی سنگین ازآرزوهاونقشه هاوامیدهاومسئولیت هارا
به سرعت مطلوب ،به هرنقطه دلخواه برسانید.
دراین لحظات آخرعمرآبروی مراحفظ کنید.
من چندلحظه بعد به شماآرامش می دهم .آرامش ابدی
دیگرشمارا زحمت نخواهم داد.دیگرشب وروزشمارااستثمارنخواهم کرد.
دیگرشمابی خوابی نخواهم دادوشمادیگرازخستگی فریادنخواهیدکرد.
ازدردوشکنجه ضبحه نخواهیدکرد.
ازبی غذائی ،ازگرماوسرماشکوه نخواهیدکرد
آرام وآسوده ،برای همیشه ،دربسترنرم خاک ،آسوده خواهیدبوداما…..امااین لحظات حساس،
لحظات وداع بازندگی وعالم ،لحظات لقاءپروردگار،
لحظات رقص من دربرابرمرگ بایدزیباباشد
منبع:چشم به راه ،تهیه وتنظیم :واحدسیره شهدا،بسیج دانشجویی دانشگاه اصفهان
آخرین نظرات