جمع آوری شده توسط نویسنده وبلاگ:
ریحانه علی عسکری
«دارالندوه»
پیغمبر پس از سفر ناموفق خود به طائف، به مکه مراجعت نمود بزرگان شهر در دارالندوه که به منزله مجلس شورا بود اجتماع نموده، و در یک مجلس سرّی آخرین طرح خود را برای یک سره کردن کار آن حضرت بیان کردند.
طرح آنها این بود که از هر قبیله از قبایل عرب یک نفر انتخاب شود و انتخاب شدگان بطور دسته جمعی به خانه آن حضرت ریخته، و او را به قتل برسانند، البته منظور از شرکت دادن همه قبایل این بود که ریخته شدن خون پیامبر به گردن یک قبیله خاص نیفتد.
تصمیم بر قتل پیامبر صلی الله علیه و آله قطعیت پیدا کرد و در حدود چهل نفر از قبایل مختلف نامزد قتل آن حضرت شده و شبانه خانه اش را محاصره نمودند که سحرگاهان به درون خانه ریختند تا تصمیم خود را اجراء نمایند
خانه پیامبر
پس از پایان یافتن جلسهای که در دارالندوه برگزار شد پیامبر اسلام توسط وحی از تصمیم سران قریش آگاه گردید. شرح این آگاهی در آیهی ۳۰ از سورهی انفال آمده است: «وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ» به این معنی که «به یادآور هنگامی که کافران از در مکر وارد شده و تصمیم گرفتند که تو را زندانی کنند یا بکشند یا تبعید نمایند. آنان مکر میورزند و خدا نیز مکر آنان را خنثی میسازد. به راستی که خداوند از همه چارهجوتر است.»
در لیله المبیت پیش از آن که قاتلان پیامبر به سمت خانهی او روانه شوند و دستور قتل پیامبر را اجرا کنند، ایشان حضرت علی (ع) را فرا خواند و به او گفت:
«مشرکان قصد دارند امشب مرا به قتل برسانند. آیا تو حاضری در جای من بخوابی تا بتوانم به غار ثور نقل مکان کنم؟»
مولای متقیان نیز پاسخ داد: «در صورت انجام این کار آیا شما سالم خواهید ماند یا رسول الله؟» حضرت محمد (ص) نیز فرمود: «بله. طبق فرمودهی خدا سالم خواهم ماند.» پسر عموی پیامبر وقتی این سخن را از زبان او شنید تبسمی کرد و بلافاصله سجدهی شکر به جا آورد. هنگامی که سر از سجده برداشت رو به پیامبر کرد و گفت: «آنچه را که به آن مامور شدهاید انجام دهید یا رسول الله که چشم، گوش و قلب من فدای شما باد. مرا به هر آنچه میخواهید فرمان بدهید. چرا که من مانند دستیار شما هستم. در در دستورات خود همان گونه که مقصود اصلی شما است وارد میشوم و موفقیت خود را تنها از ناحیه خدا میدانم.» پس از این گفتگو پیامبر اسلام پسر عموی خود را در آغوش گرفت و هر دو گریستند. سپس از یکدیگر جدا شدند و پیامبر به سمت مدینه حرکت کرد.
از آنجا که مقرر شده بود پیامبر از مکه به مدینه (که در آن زمان یثرب نامیده میشد) هجرت کند، حضرت علی (ع) در بستر او خوابید تا کسی به نبود پیامبر اسلام در خانه شک نبرد. چرا که در غیر این صورت سران قریش خروجیهای شهر مکه را زیر نظر میگرفتند و ممکن بود برنامهی هجرت پنهانی ایشان به مدینه شکست بخورد.
پاسی از شب گذشته بود که پیامبر با تلاوت سوره یس از منزل بیرون رفت و به سوی غار ثور رفت
روایت خروج پنهانی حضرت محمد (ص) از شهر مکه بدون آن که ماموران قتل او از جریان با خبر شوند، در قرآن به این ترتیب آمده است: «وَ جَعَلنا من بَینِ اَیدیهِم سدا و من خَلفهُم سدا فَاَغشیناهُم فهم لا یَبصرِون» به این معنی که «و (ما) فرا روی آنها یک سد و پشت سر آنها نیز سدی نهاده و پردهای بر (چشمان) آنها فرو گستردهایم. در نتیجه نمیتوانند ببینند.»
علی علیه السلام
در رختخواب پیامبر خوابیده وزیر لب زمزمه می کند:
أَصْبَحْتُ اللَّهُمَّ مُعْتَصِماً بِذِمَامِکَ الْمَنِیعِ الَّذِی لاَیُطَاوَلُ وَ لاَیُحَاوَلُ
خدایا صبح کردم در حالى که به رشته بلند و محکم (توحید) تو چنگ زدم که هیچ رشته از آن بلندتر و محکمتر نیست.
مِنْ شَرِّ کُلِّ غَاشِمٍ وَ طَارِقٍ مِنْ سَائِرِ مَنْ خَلَقْتَ وَ مَا خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ الصَّامِتِ وَالنَّاطِقِ
که مرا حفظ کنى از شر هر ظالم و دزد رهزن و از شر مخلوقات دیگرى که خلق فرمودهاى و از هر چه آفریدهاى از خاموش و گویا
فِی جُنَّةٍ مِنْ کُلِّ مَخُوفٍ بِلِبَاسٍ سَابِغَةٍ وَ لاَءِ أَهْلِبَیْتِ نَبِیِّکَ
که ترسناک باشد؛ مرا در پناهت حفظ کنى و در لباس زیباى محبت اهلبیت پیغمبرت مستور گردانى
مُحْتَجِباً مِنْ کُلِّ قَاصِدٍ لِی إِلَى أَذِیَّةٍ بِجِدَارٍ حَصِینٍ الْإِخْلاَصِ فِی الاِعْتِرَافِ بِحَقِّهِمْ وَالتَّمَسُّکِ بِحَبْلِهِمْ
و از هر ذى شرى که قصد اذیت من کند به سنگر محکم اخلاص تو و اقرار به حقانیت اهلبیت و چنگ زدن به رشته محبت اهلبیت درآمدم
مُوقِناً أَنَّ الْحَقَّ لَهُمْ وَ مَعَهُمْ وَ فِیهِمْ وَ بِهِمْ
در حالى که یقین دارم که حق از اهلبیت است و با آنها و در دست آنهاست و به آنها راه حق توان یافت.
أُوَالِی مَنْ وَ الَوْا وَ أُجَانِبُ مَنْ جَانَبُوا
هر که را آنها دوست دارند دوست مىدارم و از هر چه دورى جویند دورى مىجویم
فَأَعِذْنِی اللَّهُمَّ بِهِمْ مِنْ شَرِّ کُلِّ مَا أَتَّقِیهِ یَا عَظِیمُ حَجَزْتُ الْأَعَادِیَ عَنِّی بِبَدِیعِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
پس بار الها مرا از شر هر چه از آن مىترسم در پناه خود بدار اى خداى بزرگ من دفع دشمنانم را به یارى تو که آفریننده آسمانها و زمینى مىکنم
إِنَّا جَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَیُبْصِرُونَ (یس9)
که فرمودى ما سدى محکم در پیش رو و سدى از پشت سر آن دشمنان (اهل ایمان) قرار دادیم و ما در آن سد آنها را احاطه کنیم که هیچ نبینند.
نزدیکی های صبح بود که مشرکان به حضرت علی حمله کردند درحالی که در رختخواب پیامبر ارمیده بود آن گاه متوجه شدند که نقشه هایشان نقش بر آب شده است و علی یار همیشگی پیامبر این بار نیز به یاری مولایش شتافته است.
در این هنگام، آیه ۲۰۷ سوره بقره در تجلیل از فداکاری امام اول شیعیان در واقعهی لیله المبیت نازل شد.
در این آیه آمده است «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَآءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَءُوفُ بِالْعِبَادِ»
«در بین مردم افرادی هستند که جان خود را براى طلب خشنودى خدا مىفروشند و خدا نسبت به (این) بندگان مهربان است.»
آخرین نظرات