نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ:
سرکار خانم فریبا حقیقی
سلام بر سرزمین کربلا. سلام برماه عزا، پای گذاشتن به قربانگاه عاشقی و بازگشت به سوی ابدیت. تمام ماه ها به یک طرف و محرم به یک طرف، تمام عاشقان به یک طرف و حسین (ع) به یک طرف. عاشق شدن برای آدمیان بسیار راحت و سریع است اما عاشق ماندن و سختی عاشقانه ها را چشیدن، کار هر انسان نمی شود. ورود به سرزمین عشق و آن جا که می دانی سر بر نیزه می سپاری و تن بر زیر سُم اسبان. راحت می توان بر زبان راند و راحت برایش سرود و نوشت و آن را به تصویر کشید؛ اما واقعا اگر هرکدام از گزافه گویان عاشقی را به میدان کربلا ببرند و آن گونه عاشقانه ها را بخواهند چه می شود و چه غوغایی برپا می شود؟ سرزمینی که خار و خسش اشتیاق پیشوازی عاشق ترین عاشقان رامی کشند، فُراتش مویه می زند بر خشکی لب های کودکان و نعره های خروشانش را بر سنگ های رود می کوبد. راحت ترین و سخت ترین راه برای رسیدن به آسمان در این وادی نهاده شده و عزمی می طلبد به سختی تیغ و به نرمی شاهرگ. محرم است و حرمت زندگان و حرمت شکنی عاشقانش. خریدار اشک های محرم بعد از غروب عاشورا فقط دختر پیامبر است. سلام بر خریدار دل سوخته و سلام بر نیزه سواران بی تن و بدن، سلام بر تاول های پای دخترکان و سلام بر سپیدی گیسوان عمه. سلام بر تمام روزهای سال که می خواهند بیرق عاشورا را بر دوش بکشند و تمام قدم های عاشقان که سنگینی عشق را بر جای می گذارند. مکتب خانه عاشورا تا به امروز هزاران دانش آموخته داشته و خواهد داشت. درس عاشورا یعنی گوشه نشینی و نظاره بر خرابی حال دیگران حرام است؛ عاشورا فریاد هل من مبارز به تنهایی نیست و فریادش یعنی خون خواهی در کنار دین خواهی . حتی از تاول پای دخترکانش می توان سالیان متمادی درس آموخت که چگونه برای بیداری دیگران، راحتی و آسایش را قربانی می کنند و چیزی که عایدشان می شود به ظاهر چند تاول و زخم است و در باطن تمام وجود انسان هایی است که آزاد شدند و آزادانه زندگی کردند. عاشورا به ما می آموزد که برای بیدار کردن و یاری دادن نیازی نیست که هم خون و هم قبیله و هم عشیره باشی، فقط با نیت پاک خدایی می توان یک دنیا را آگاه کرد و در مقابل هیچ دستمزدی طلب نکرد. عاشورا را در همان دوران گذاشتن و برایش نوحه سرایی کردن گناهی است نابخشودنی. عاشورا تکرار شده و تکرار می شود لیکن با یک رهبر و یک پیشوا و اوست که رهبری تمام عاشوراهای بعد از خود را در دست گرفته و هم چنان هادی و راهنمای آزادگان و آزاده خواهان است. صحبت از یک مکتب و یک مسلک نیست، صحبت از دین و آیینی است که رسوخش در کلمه کلمه و بند بند دین ها و دل ها نشسته و خودنمایی می کند.
آخرین نظرات