رهاکن
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ
سرکارخانم لیلا باباربیع
وقتی تمام عمرنیم خیزی روی خاطرات خیس گذشته
چه چیزرابه عنوان اعتراف از لبهایت می جویی؟
مگرنه اینکه مرور خاطرات دردهایت رابه سنگلاخ می کشد!
پس چرا بر گذشته ات قفل نمی زنی؟
رهاکن هرآنچه که بودنت راباور نداشت….
درهاراپشت سرت یکی ،یکی ببندوبرنگردازلای پرده نگاه کن.
برحالت متمرکز کن ،دست من هست عزیزم ،برخیز تابا هم پشت سربگذرانیم التهاب تمام لحظه های ازدست رفته را….
آخرین نظرات