سر ماجرای اسنپ، راننده می گوید: _من آتش به اختیار عمل کردم. ولی چون دیدم طرف من آدمی نیست که با تذکر اوامر الهی متنبه شود قضیه جریمه و توقیف ماشینم را پیش کشیدم. این حرف راننده، نشان داد که او فردی ولایتیست که طبق رهنمود رهبرش، آتش به اختیار عمل کرده و برای انجام امر واجبِ نهی از منکر وارد میدان شده است. راننده می توانست به پلیس فتی شکایت کند و کاری که آن زن با او انجام داده بود از طریق حقوقی جبران کند اما؛ او صلح را انتخاب کرد و در عوضِ شکایت ، دومین قسمت واجبش را انجام داد: یعنی امر به معروف؛ آن هم با اهدای کتب دینی و نفیس به آن زن: قرآن، صحیفه سجادیه، نهج البلاغه مفاتیح، اشعارحافظ و کتاب سلام بر ابراهیم. خداوند در قرآن می فرمایند: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر» (توبه/71)، و مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند، كه به كارهاى پسنديده وا مى دارند، و از كارهاى ناپسند باز مى دارند. همبستگی ایمانی بین مؤمنان سبب میشود آنها نسبت به یکدیگر ولایت داشته و در سرنوشت همدیگر خود را مسئول بدانند و به یکدیگر محبت ورزند و یاری رسانند؛ لذا باید به گونه ای همزیستی داشته باشند، تا سبب میل و اشتیاق همدیگر به رفتار پسندیده گردد و نفرت از ناپسندی ها را در دل مؤمنان ایجاد کند و از رفتار زشت بازدارد.
راننده آتش به اختیارِ اسنپ
ارسال شده در 25 خرداد 1398 توسط ریحانه علی عسکری در اخلاقی وتربیتی, فرهنگی, مناسبتها, روایت تولیدی, #به قلم خودم
آخرین نظرات