دل نوشته
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ
سرکارخانم لیلا باباربیع
هنوز نغمه خوانی قصه نگاه تو را، بر دیوار وجودم حک نکردم .
محبت گل انداخته لبانت و گیسوان تابدار مهربانی که با تندباد حوادث درهم می تند.
گه گاه از فرط عطش به چشمه نجابت رهنمود می شوم .
گاه می مانم در جاده های لبالب از آرزوهای ناگشوده و دهان بسته، چه چیز درونم در تلاطم می بازد و آخرین روزهای رفتنت را تداعی می کند، مگر نه این که ماندیم ،گفتیم و عمری در نگاهت باختیم .
خواستیم که بسازیم ،ناغافل ازاینکه بخشیدیم ومی بخشیم به دنیایی که هیچ ثمری ندارد.
آخرین نظرات