…انسان یعنی قلب.قلب یعنی آن حقیقتی از شما که تمام احوالات و اراده ها ومیلها و عواطف را به آن نسبت می دهید،…مثلا میگویید:خواستم معرفت خود را نسبت به امام زیاد کنم لذا تعقل و تفکر کردم، پس مرکز اراده ها و خواستنی ها یک چیزی است به نام قلب….
از طرفی چو ن انسان کامل ،حقیقت انسان و اصل انسانیت هر انسانی است پس او قلب کل است،یعنی قلب حقیقی در هستی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.هرکس به هر اندازه که در قلب امام زمان جا دارد حقیقت دارد و خودش است و باخیالات و غرایزش که حقیقت او نیست ،به سر نمی برد یعنی واقعیت هرکس به اندازه ایست که با قلب عالم هستی ارتباط دارد چون هرکس به اندازه ای که در قلبش حاضر است واقعیت دارد و هرکس هم به اندازه ای قلب دارد که از قلب کل بهره گرفته است پس هرکس با قلب امام زمان ارتباط ندارد با خود واقعی اش در ارتباط نیست و با خود وهمی و خیالی به سر می برد.
اگر انسانیت بخواهیم باید اولا به امام زمان نزدیک شویم و ثانیا کارهایمان را مطابق امام زمان انجام دهیم پس تو هرچه در قلب امام زمان هستی هستی و هرچه در قلبشان نیستی نیستی..
…روایت از شیعه و سنی داریم(بحجارالانوار ج 84) که خداوند به ظاهر شما و به اعمال شما نمی نگرد بلکه به قلب شما می نگرد.از طرفی قلب کل،امام زمان است پس هرقدر به امام شبیه تر هستید خدا به شما نظر میکند چون خدا فقط به انمام نظر میکند و هرکس به اندازه ای که از قلب بهره دارد مورد نظر حضرت حق قرار می گیرد…
منز صاحب دل کنم در تو نظر نه به نقش سجده و ایثار زر
( مبانی معرفتی مهدویت از طاهرزاده)
آخرین نظرات