اتفاقاتی که در واکنش به گفتههای دو بازیگر زن ایران در تلویزیون رخ داده و تلاش شده تا بیان چنین مواضع قابل تحسینی را توسط بازیگران پرهزینه سازد، این پرسش را پیش کشیده که آیا آزادیِ بیانِ عقیده، تنها هنگامی صادق است که اظهارنظر بازیگران در راستای مواضع پذیرفته شده عدهای باشد، در غیر این صورت، آزادیِ بیان ارزشهای بنیادینش را از دست میدهد!
موضوع: "متفرقه"
از حضرت امام رضا ع نقل است : هر كه تسبيحى كه از تربت امام حسين عليه السلام درست شده را بچرخاند و بگويد:
سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر.
صفحات: 1· 2
داستان جالب بهلول و شکستن سر استاد روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید :
من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم !
یک اینکه می گوید :خداوند دیده نمی شود پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد.
دوم می گوید :خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد.
سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد.
بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت !استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند.خلیفه گفت : ماجرا چیست؟استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟
گفت : نه بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد. ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد.ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم
استاد دلایل بهلول دیوانه را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت !!! منبع-mastory.mihanblog.com
بررسی های اخیر محققان نشان می دهد که دلیل اصلی خمیازه، تنظیم حرارت مغز و خنک شدن آن است.
محققان تا امروز بر این باور بودند که علت اصلی خمیازه، اکسیژن رسانی به مغز یا خون است، ولی تحقیقات اخیر نشان می دهد که خمیازه باعث تنظیم حرارت مغز می شود.
دمای مغز تابع عواملی مانند چرخه خواب، استرس و تحریک غشای مغز است.
زمانی که دمای مغز افزایش می یابد، نیاز به خمیازه احساس می شود تا هوای خنک جایگزین هوای گرم ناحیه مغز شود.
در خمیازه معمولا دیواره نازک خلفی سینوس فک بالا مانند پمپ دم عمل می کند و مانند یک سیستم خنک کننده، دمای مغز را کاهش می دهد.
سیستمی مشابه این سیستم خنک کننده در پرندگان نیز گزارش شده است.
در هنگام خمیازه، جریان خون در ناحیه گردن، سر و صورت افزایش پیدا می کند و هوای خنک وارد شده به بدن باعث کاهش دمای مایع مغزی-نخاعی و خون می شود.
کاهش دمای مغز باعث افزایش کارایی این سیستم پیچیده و بهبود خلق و خو می شود.
در ادامه تحقیقات آمده است که فرکانس خمیازه در فصل های مختلف سال متفاوت است.
نتایج این تحقیقات نه تنها در دانش فیزیولوژی کاربرد دارد، بلکه در درک بهتر بیماری های صرع و ام اس نیز موثر است.
علاوه بر این، خمیازه های ممتد می تواند نشانه ای بر وجود نوعی اختلال در مغز باشد.
تحقیقات حاکی از آن است که بین سن و خمیازه کشیدن یک رابطه قوی وجود دارد و این خمیازه کشیدن ربطی به خستگی یا میزان سطح انرژی فرد ندارد
خمیازه با افزایش سن کاهش می یابد
مطالعات جدید نشان می دهد خمیازه کشیدن با افزایش سن، کاهش می یابد.
تحقیقات حاکی از آن است که بین سن و خمیازه کشیدن یک رابطه قوی وجود دارد و این خمیازه کشیدن ربطی به خستگی یا میزان سطح انرژی فرد ندارد.
محققان اکنون در حال بررسی این موضوع هستند که آیا خمیازه کشیدن در اثر مشاهده خمیازه دیگران، ارثی است یا خیر. هدف آنها این است که با کشف این امر بتوانند به درمان اختلالات سلامت ذهنی کمک کنند.
مبتلایان به اوتیسم و اسکیزوفرنی توانایی اندکی برای خمیازه کشیدن دارند و از این رو محققان می گویند شناخت ژن های دخیل در کدگذاری سرایت خمیازه می تواند مسیرهای نوینی را برای درمان این بیماران فراهم آورد.
در
باهمه دانايي ات، فراموشت کرده ايم
با همه بزرگي ات، با همه صداقت و مهرباني ات و با همه دانايي ات، تو را فراموش کرده ايم.
تو مستأجر مبهوت قفسه ها شده اي؛ قفسه هايي چوبي، شيشه اي و فلزي . تو مهمان بي صدا و بي آزار هميشگي اتاق هايي! مثل وسيله اي که بايد باشد، اما هيچ وقت از آن استفاده نمي شود و مثل چراغي هستي که مي درخشد، اما پرده اي از غبار فراموشي، جلوي روشنايي اش را گرفته باشد. ما قدر تو را نشناخته ايم و براي همين، با تو احساس غربت مي کنيم و هر روز از تو دورتر مي شويم؛ آن قدر که حضورت، برايمان سنگين شده است. انگار همه دست به دست هم داده اند تا بينمان جدايي بيندازند، اما با اين حال، هر کس تو را بشناسد و بخواهد، مي تواند زماني را براي خلوت با تو ايجاد کند؛ هر کجا که باشد.
با تو مي شود سفر کرد
با تو مي شود سفر کرد. با تو مي شود مهمان دقايق روشن و تاريک تاريخ شد.
با تو مي شود در شهر ذهن ارسطو و افلاطون، خانه اي گرفت، مي شود کنار شب زنده داري هاي بوعلي نشست و به نغمه هاي غيبي لسان الغيب، دل داد.
مي شود پا به پاي ناصر خسرو، از اين ديار به آن ديار گذر کرد. مي شود با سهراب، به گلستانه رفت و از بوي علف، مست شد. مي شود به سرزمين هاي دور، هجرت کرد. مي شود کنار سجاده مرطوب سيد ساجدين، به لهجه ملکوتي فرشتگان عادت کرد.
مي شود کنار خندق، نظاره گر نبرد مقام حق در برابر باطل شد.
مي شود زير آفتاب سوزان شعب، کنار رسول صبور نشست و دانه دانه هاي تحمل را در سبوي تکامل ريخت.
مي شود چهل منزل، با دست خالي جنگيد؛ پس حالا که مي شود با تو، به همه جا سر زد، بايد چشم ها را باز کرد و انتخاب کرد. با تو به بهترين مکان ها سفر کرد.
آخرین نظرات