چند سال پيش همه چيز واقعى تر بود، حتى بازيهاى كودكانمان. دور هم جمع مى شديم و در حياط خانه مادر بزرگ ، هر كداممان در قالبى فرو مى رفتيم، يكى مادر بود و ديگرى پدر و بقيه هم فرزندان خانواده؛ يكى هم نقش زن همسايه يا خاله را بازى مى كرد و به اين ترتيب… بیشتر »
آخرین نظرات