7. آموزش احکام شرعی:
“یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلاَةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَیَ مَا أَصَابَکَ؛ (لقمان، 17) ای پسرک من، نماز را به پای دار و به کار پسندیده امر کن و ازکار ناپسند و حرام نهی نما و بر آسیبی که بر تو وارد میشود صبر کن.”
در این آیه، حضرت لقمان فرزندش را با وظایف و احکام فردی و اجتماعی آشنا می نماید.
8. آموزش رفتارها و روحیات صحیح اخلاقی:
حضرت لقمان در آیات 18 و 19 سورةه لقمان چند نکته اخلاقی مهم را به فرزندش گوشزد میکند و ضرورت مراقبت پدر را نسبت به رفتارها و روحیات اخلاقی فرزندش آشکار میسازد:
ـ نسبت به مردم بی اعتنا نباش و روی از آنان مگردان:"لاتصرّ خدّک للناس”
ـ مغرورانه بر روی زمین راه مرو:"و لا تمش فی الارض مرحا”
ـ در راه رفتن اعتدال را رعایت کن:” و اقصد فی مشیک”
ـ در سخن گفتن نیز اعتدال را رعایت کن و با صدای بلند حرف مزن:” و اغضض من صوتک”
9. مشورت کردن با فرزندان و توجه به دیدگاه های آنان:
پس از آنکه حضرت موسی از مجازات فرعون می گریزد و به قریه حضرت شعیب می رسد، به دختران آن حضرت در بالا کشیدن آب از چاه کمک می کند. آنگاه یکی از دختران حضرت شعیب، داستان را برای پدر تعریف میکند. بدین سبب آن حضرت، موسی را به خانه دعوت میکند و سپس با دختران جوان خود مشورت می کند که با این جوان چه رفتاری کنیم؟قرآن سخن یکی از دختران را چنین نقل میکند:
“قَالَتْ إِحْدَاهُمَا یَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْ ئ"َمِینُ؛ (قصص، 26) یکی از دو دختر گفت:ای پدر، او را استخدام کن، چرا که بهترین کسی است که استخدام میکنی، هم نیرومند و هم در خور اعتماد است.” حضرت شعیب، پیشنهاد دخترش را میپذیرد.
این قطعه از داستان، قرآنی نشان میدهد که چگونه حضرت شعیب با آنکه خود پیامبر بود و می توانست بهترین تصمیم را بگیرد، به دختران خود شخصیت داد و با مشورت آنان، دربارة حضرت موسیغ تصمیم گرفت. متأسفانه در این روزگار تعصب بی جای برخی والدین و خود رأیی در امور خانوادگی باعث گریزان شدن فرزندان از کانون خانواده و به بیراهه رفتنشان می شود.
10. پرهیز از افراط در محبت:
“یَا أَیُّهَا الَّذِینَ اَّمَنُوا لاَ تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلاَ أَوْلاَدُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛” (منافقون، 9) ای کسانی که ایمان آوردهاید!مبادا اموال و فرزندانتان، شما را از یاد خدا غافل گرداند و هر کسی چنین کند از زیان کاران است.”
این آیه، مسلمانان را از محبت و علاقه زیاد به مال و فرزند که از یاد خدا غافل شوند، برحذر میدارد.
11. توجه به آینده فرزندان و امنیت آنها:
“وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ اَّمِناً وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ؛ (ابراهیم، 35) یاد کن هنگامی را که ابراهیم گفت:پروردگار این شهر را ایمن گردن و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتها دور دار.”
این آیه نگرانی حضرت ابراهیم را از آینده فرزندانش بیان میکند. وی از خداوند برای فرزندانش امنیت، سلامت جسمی و اخلاقی را درخواست میکند.
12. برخورد دوستانه پدر و مادر با فرزند به گونه ای که او اسرار خود را به آنها بگوید:
آیه چهارم سوره یوسف از روابط بسیار نزدیک و صمیمانه حضرت یوسف با پدرش حکایت می کند؛ به گونه ای که حضرت یوسف خواب عجیب و پر رمز و راز خود را تنها برای پدرش نقل میکند.” إِذْ قَالَ یُوسُفُ لا ئثَبِیهِ یَا أبَتِ إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لِی سَاجِدِینَ.”
13. فراهم آوردن زمینه مناسب برای بازی و گردش فرزندان:
هنگامیکه بردران حضرت یوسف از پدرشان درخواست میکنند که آن حضرت را به بازی و گردش (یرتع و یلعب) ببرند پدر، آنان را از این کار منع نمیکند؛ تنها نگرانی خودش را از وجود حوادث احتمالی اظهار مینماید. این جملات نشان میدهد که حضرت یعقوب به عنوان یک پدر نسبت به این حق فرزندش آگاهی داشته واز آن استقبال کرده است. آیه مورد نظر چنین است:
“أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدَاً یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ.”
14- سرزنش فرزندان در برابر سهل انگاری ها:
در آیات 18 و 83 سورة یوسف، جمله یکسانی از حضرت یعقوبغ خطاب به فرزندانش نقل میشود. ایشان در برابر کوتاهی فرزندان در مراقبت از حضرت یوسف (آیه 18) و برادرش بنیامین (آیه 83) خطاب به آنها میگوید:”بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمیلٌ"؛ چنین نیست که میگویید، بلکه نفس شما امری را به اشتباه برای شما آراسته است.”
گرچه داستانی که آنان برای کشته شدن حضرت یوسف ساخته بودند دروغ بود و جریانی را که دربارة بنیامین و سرقت جام به دست وی نقل میکردند حقیقت داشت (حداقل به خیال خودشان) امّا در هر دو مورد دچار شتابزدگی و اشتباه در تصمیمگیری شده بودند و امری را که نادرست بود، درست پنداشته بودند. در چنین شرایطی است که حضرت یعقوب تذکر لازم رابه آنها داده، با سرزنش آنان و مذمت کار نادرستشان وظیفه پدری خود را در برابرشان انجام میدهد.
15- پذیرش قول و تعهد فرزندان (حتی در مواردی که قبلاً تخلف کرده باشند):
آیات 14 و 66 سوره یوسف از پیمانسپاری فرزندان حضرت یعقوب به ایشان خبر میدهد. آیه 14 دربارة تعهد آنان به مواظبت از یعقوب در برابر گرگها و آیه 66 درباره پیمان آنها برای محافظت از جان بنیامین سخن میگوید. در هر دو مورد، حضرت یعقوبغ با قرار دادن شرایطی قول و تعهد فرزندان را میپذیرد؛ با این که در مرحلة دوم، سابقه بدقولی و پیمان شکنی نیز داشتهاند؛ امّا باز هم حضرت یعقوب قسم و پیمان آنها را میپذیرد.
قرآن کریم با نقل این ماجرا، وظیفه پدران و مادران را در اعتماد به تعهدها و پیمانهای فرزندان گوشزد میکند و بر تأثیر تربیتی این عمل در رشد و فضایل اخلاقی و اعتماد به نفس آنها صحه میگذارد.
16. امیدوار کردن فرزندان به حل مشکلات:
هنگامیکه برادران حضرت یوسف ناامیدانه از یافتن آن حضرت و نجات بنیامین سخن می گفتند و همه چیز را از دست رفته میدیدند، حضرت یعقوب دوباره آنها را به مصر روانه کرد و از آنان خواست که از رحمت خدا نا امید نشوند که نا امیدی از رحمت بیکران الهی نشانه کفر و ناسپاسی است:” وَلاَ تَیْأَسُوا مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَوْحِ اللَّهِ إِلآ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ” (یوسف،87)
این رفتار پسندیده حضرت یعقوب از وظیفه دایمی پدران در برابر فرزندان خود خبر میدهد. وظیفهای که طی آن والدین و به خصوص پدر باید با القای روح امید و کوچک نمایی مشکلات، فرزندان خود را در پیمودن راه پرپیچ و خم زندگی یاری رساند.
17. طلب بخشش گناهان (استغفار) برای فرزندان:
دعای پدر و مادر بیش از هر کس دیگر در حق فرزندان مستجاب میشود. بنابر روایات متعدد، خداوند متعال با دعای پدر و مادر، گناهان بسیاری را از فرزندان میبخشد؛ از این رو والدین موظفند که در صورت مشاهده آثار پشیمانی و توبه در رفتار و گفتار فرزندان برای آنان استغفار کرده، بخشش گناهان آنان را از خداوند متعال بخواهند. آیات 97 و 98 سوره یوسف درباره تقاضای برادران یوسف از پدر برای استغفار و پذیرش آن از سوی حضرت یعقوب حکایت میکند.
حقوق فرزند بر والدین در کلام امیر اامؤمنین
حق فرزند بر پدر این است كه: نام نیكو برای او بگذارد، خوب تربیتش كند، و به او قرآن بیاموزد.( نهج البلاغه، حكمت 399)
راستی اگر مسلمانان به این دستورالعمل های سعادت آفرین اسلام كه از زبان امام معصوم تراوش كرده عمل كنند، و به حقوق هم احترام بگذارند، آیا جامعه اسلامی ما بهتر از این نخواهد بود؟
منبع تبیان
صفحات: 1· 2
آخرین نظرات