ازحکیمی پرسیدند:مازیادگناه می کنیم ،چه کنیم ؟
صفحات: 1· 2
|
ازحکیمی پرسیدند:مازیادگناه می کنیم ،چه کنیم ؟ صفحات: 1· 2 سبک شمردن مومن و ذلیل پنداشتن اوهمچون سبک شمردن معصوم علیهم السلام است چراکه ارزش مومن بسیاروالاست .وهمان گونه که خداوندلاشریک درقرآن کریم فرموده وخودرا ولی مومن خوانده نبایدبنده مسلمان رابه هردلیل چه دلایل مادی نظیروضع ظاهریاطبقات اجتماعی که به آن تعلق داردویابه هردلیل دیگرذلیل وخوارنمود.چه بسااین که بسیاری از مامردم رابه خاطرمال وثروت آن هاتکریم می کنیم ویااین که دارای فلان پست ومقام هستندبه آن هااحترام می گذاریم ویابه این دلیل که احتمال دارد روزی بدردمان بخورندویا…موردتکریم قرارمی دهیم درحالی که آنان درنزدخداوندبزرگ هیچ مقامی ندارندابوهارون گویددرمجلس حضرت امام صادق علیه السلام حاضربودم حضرت به حاضرین فرمودچراشماماراخوار می کنید.پس مردی خراسانی ایستادوگفت پناه برخداازاین که ما شما را یا چیزی که راجع به شما باشد راخوار کنیم . امام صادق علیه السلام فرمودند :بله جز این نیست که تو خود یکی از استخفاف کنندگان منی ،مرد خراسانی گفت پناه بر خدا که من شما را خوار کرده باشم .امام فرمود وای بر توآیادر وقتی که ما نزدیک جحفه بودیم فلان شخص از تو خواهش نکرد او را به مقدار یک فرسنگ سوار کنی و گفت به خدااز پیاده روی خسته وعاجز شده ام وتو سر بلند ننمودی واعتنا به او ننمودی وهر آینه او را سبک شمردی وسبک شمردن مؤمن ،ما را سبک کرده و حرمت خداوند را ضایع نموده است و باز حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:هر کس مؤمنی را به خاطر نداری وتهی دستی کوچک شمارد خداوند روز رستاخیز او را در برابر خلایق به رسوای شهره سازد.ودر حدیث دیگر فرمودند :هر کس م،من مستمند وغیر مستمندی را خوار شمارد خدای تعالی او را خوار ودشمن دارد تا از خوار شمردن آن مؤمن برگردد.انسان به مقام ومرتبه او درپیشگاه خداوند بر میگردد و نه به لباس وپست و مقام وطبقات اجتماعی. سعدی میفرماید : تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت گناهان کبیره زبان/شهرام تاجانی درشرح احوال آخوندملامحمدکاشی ،استادآقانجفی قوچانی وحاج آقارحیم ارباب اصفهانی وبسیاری ازدیگراعاظم ،آورده اند: هرنیم شب نمازی چنان به سوز و گدازمی خواندوبدنش به لرزه می افتادکه ازبیرون حجره صدای حرکت استخوانهایش احساس می شد.روزی پس ازختم درس ،یکی ازطلاب به مَدرس آن بزرگوارآمدوگفت :آقااین آقاشیخ می گویدکه دیشب به وقت سحردیدم که ازدرودیوارصدای«سبوح قدوس ربناورب الملائکه والروح »برمی آیدوچون درنگریستم دیدم که آقای آخوندبه سجده ،این ذکر می گوید.آخوندفرمود:این که درودیواربه من متذکرباشندامری نیست مهم آن است که اوازکجامحرم این رازکشته است. تابه حاصل برسدکشت امیدی که تراست چاره ی کاربجزدیده ی بارانی نیست کنون بایدخفتـــــــه بیــــــــــداربود چومرگ اندرآردزخوابت چه سود پسر کوچکي وارد مغازه اي شد، صفحات: 1· 2 قرآن کریم درباره ی سایه می فرماید:خداوندازآنچه آفریده است ،سایه های برای شماقرارداد(سوره نحل/81) سایه ها،اعم ازسایه درختان واشیاءدیگرویاسایه های درون غارهاوپناهگاهای کوهستانی ،به عنوان نعمت بسیار ارزشمند الهی بیان شده است .همان گونه که انسان درزندگی خودبه تابش نورنیازدارد،بسیاری وقت ها نیازمند سایه است. چراکه اگرنور،یکنواخت وپیوسته بتابد،زندگی غیرممکن خواهدبود.همچنین ،همه می دانیم بزرگترین سایه برای ما ساکنان زمین ،سایه کره زمین است که شب نام داردونیمی ازسطح زمین رامی پوشاند.نقش این سایه ی بزرگ در زندگی انسان ها،برهیچکس پوشیده نیست .همین طوراست نقش سایه های کوچک ترازآن به هنگام روز،درمناطق مختلف .وممکن است اهمیت سایه ی غارها وپناهگاهای کوهستانی ،برای شهر نشینهای آسوده خاطر هرگز آشکار نباشد،ولی برای بیابان گردها ،مسافران بی دفاع ،چوپان ها ومانندآن ها دریک آفتاب داغ تابستان ارزش این گونه سایه ها انکارنکردنی است وگاه حیاتی است . درتوحید مفضل ازامام صادق علیه السلام درمورد نعمت شب ،این سایه ی کره زمین چنین آمده است: بایددرمنافع غروب آفتاب تأمل کنیم که اگرغروبی برای آفتاب وجودنداشت،برای مردم آسایش وقراری نبوددرحالی که انسان هابه آسایش وراحتی بسیاری احتیاج دارندتابدن آن هاآرام گیردوبرای برانگیخته شدن قوه هاضمه ،جهت هضم غذا ونفوذ غذا به تمام اعضای بدن ،حواس آن ها متمرکز شود افزون براین ها،حرص وطمع ،انسان هارا به کارمدام وهمیشگی وادار می کند،تاجایی که بدن آدمی خسته ووامانده می شود،بسیاری ازمردم اگرظلمت شب برایشان نبود،هرگزبرای آنان آرام وقراری نمی بود،ازبس که برای ذخیره کردن مال ،علاقه ی بسیاردارند.گذشته ازاین زمین به واسطه ی حرارت ودوام تابش آفتاب بیش ازحدگرم وداغ می شد وهمه ی جنبندگان آن ازبین می رفتند ازاین روخداوند آفتاب رابه گونه ی به حکمت وتدبیرش مقدرفرمود که ساعت های راباطلوع بتابد وساعت های راباغروب پنهان بماند،تامردم درسایه غروب آفتاب ،آرام وقرار گیرند.پس نوروظلمت باتضادی که باهم دارند،مطیع فرمانند ودست به دست هم داده اندوبه صلاح وقوام جهان به کارگرفته می شوند. مولانا چه نیکو سروده است : شب کند منسوخ ،شغل روز را بین جمـــــــــــــادی خرد افروز را گرچه ظلمت آمد آن نوم وسبات نی درون ظلمت است آب حیات شگفتی های آفرینش /حسین اسحاقی |
|
سال رونق تولید.اکثر مطالب تولیدی می باشد.کپی بدون درج لینک و نام نویسنده از نظر شرعی جایز نمی باشد.
|
آخرین نظرات