راز بیماری امام سجاد (علیه السلام) در کربلا
صفحات: 1· 2
|
راز بیماری امام سجاد (علیه السلام) در کربلا صفحات: 1· 2 -سوره ی مبارکه الصافات: آيه 10 وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ(107) ما ذبح عظيمى را فداى او كرديم، (107) و” فديناه بذبح عظيم.” «و ما قرباني بزرگي را فداي او ساختيم.» امام رضا عليهالسلام فرمود: چون خداي عزيز و شکوهمند ابراهيم عليهالسلام را امر نمود که جاي فرزندش اسماعيل گوسفندي را که خدا برايش فرو فرستاده بود قرباني نمايد، ابراهيم درخواست نمود که فرزندش اسماعيل را با دستش ذبح نمايد و اگر او به کشتن گوسفند امر نميشد همين کار را ميکرد تا آن داغي را که به قلب پدري که عزيزترين فرزندانش را با دست خود قرباني نموده وارد شده به دل او هم وارد شود، و به اين ترتيب سزاوار بلندترين درجات اهل ثواب بر بلاها گردد. پس خداي بزرگ و بلندمرتبه به او وحي نمود: اي ابراهيم چه کسي از آفريدگانم را بيشتر دوست داري؟ گفت: پروردگارا تو کسي را نيافريدي که از دوستت محمد صلياللهعليهوآله محبوبتر باشد. خدا بدو وحي نمود: آيا او را بيشتر دوست داري يا نفس خود را؟ گفت: بلکه من او را بيشتر از خود دوست دارم. فرمود: فرزندش نزد تو محبوبتر است يا فرزند خودت؟ گفت: بلکه فرزند او. فرمود: کشته شدن فرزند او به ستم و ظلم به دست دشمنانش دل تو را بيشتر به درد ميآورد يا کشته شدن فرزندت به دست خودت در راه اطاعت از من؟ پروردگارا بلکه کشته شدن او به دست دشمنانش قلب مرا بيشتر به درد ميآورد. فرمود: اي ابراهيم، پس همانا گروهي که گمان ميکنند که از امت محمد صلياللهعليهوآله هستند بزودي بعد از او دست به خون فرزندش آغشته ميسازند و او را به ظلم و ستم همچون گوسفندي ميکشند، و بدين واسطه مستوجب خشم من خواهند شد. پس ابراهيم بخاطر آن بيتاب شد و دلش به درد آمد و به گريستن پرداخت. خداي بزرگ و بلند مرتبه بدو وحي فرمود: اي ابراهيم به تحقيق فدية بيتابي بر فرزندت اسماعيل يعني اگر او را ذبح ميکرديبه اندوهگينيات بر حسين عليهالسلام و کشته شدنش برابر گشت، و براي تو بلندترين درجات اهل ثواب بر مصيبتها خواهد بود، و آن سخن خداي عزوجل است . که فرمود: «ما قرباني بزرگي را فداي او ساختيم.»
-سوره ی مبارکه مريم: آيه 7 يَا زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيًّا(7) اى زكريا! ما تو را به فرزندى بشارت مىدهيم كه نامش «يحيى» است و پيش از اين، همنامى براى او قرار ندادهايم! (7) امام صادق عليهالسلام فرمود: ما از قبل براي او همنامي قرار نداديم، حسينبنعلي عليهما السلام و يحييبن زکريا است که از قبل همنامي نداشتند و آسمان فقط بر آن دو چهل روز گريست. گفته شد: گريستنش چگونه بود؟ فرمود: به سرخي طلوع ميکرد و به سرخي نيز غروب مينمود.
-سوره ی مبارکه الانبياء: آيه 90 فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ(90) ما هم دعاى او را پذيرفتيم، و يحيى را به او بخشيديم و همسرش را (كه نازا بود) برايش آماده (باردارى) كرديم چرا كه آنان (خاندانى بودند كه) همواره در كارهاى خير بسرعت اقدام مىكردند و در حال بيم و اميد ما را مىخواندند و پيوسته براى ما (خاضع و) خاشع بودند. (90) «فاستجبنا له و وهبنا له يحيي.» «ما هم دعاي او (زکريا) را پذيرفتيم و به او يحيي را بخشيديم.» امام عصر عليهالسلام در ضمن بيان داستان زکرياي پيامبر فرمودند: … بعد از آن زکريا ميگفت: خدايا مرا فرزندي بخش که به هنگام پيري روشنايي بخش چشمم باشد و پس از آنکه وي را به من ارزاني داشتي مرا به محبت او مبتلا ساز و از آن پس داغ او را بر دلم گذار همانگونه که محمد صلياللهعليهوآله حبيبت را در فراق فرزندش ميگذاري. پس خداوند يحيي را به او بخشيد و او را به مصيبتش گرفتار ساخت. دوران بارداري (مادر) يحيي شش ماه بود، همانگونه که دوران حمل حسين عليهالسلام همچنين بود.
-سوره ی مبارکه النور: آيه 52 وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ(52) و هر كس خدا و پيامبرش را اطاعت كند، و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهيزد، چنين كسانى همان پيروزمندان واقعى هستند! (52) پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله در حديثي فرمود: سعادتمند آنان که از دوستان و پيروان حسين عليهالسلام هستند. بخدا سوگند ايشان در قيامت پيروز و نيکبخت هستند.
- سوره ی مبارکه النساء: آيه 73 وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ الله لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُن بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا(73) و اگر غنيمتى از جانب خدا به شما برسد، درست مثل اينكه هرگز ميان شما و آنها دوستى و مودتى نبوده، مىگويند: «اى كاش ما هم با آنها بوديم، و به رستگارى (و پيروزى) بزرگى مىرسيديم!» (73) امام رضا عليهالسلام فرمود: اي پسر شبيب، اگر دوست داري که در مکانهاي بنا شده در بهشت با پيامبر و خاندانش جاي گيري، پس کشندگان حسين عليهالسلام را لعنت نما. اي پسر شبيب، اگر دوست داري که تو برخوردار از ثواب کساني باشي که همراه حسين عليهالسلام شهيد شدهاند، هر زمان که او را يادکني بگو: اي کاش با آنان بودم و به فيروزي و کاميابي (جاوداني) ره مييافتم.
-سوره ی مبارکه الاعراف:آيه 46 وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ(46) و در ميان آن دو ( بهشتيان و دوزخيان)، حجابى است و بر «اعراف» مردانى هستند كه هر يك از آن دو را از چهرهشان مىشناسند و به بهشتيان صدا مىزنند كه: «درود بر شما باد!» اما داخل بهشت نمىشوند، در حالى كه اميد آن را دارند. (46) از امام صادق عليه السلام درباره قول خداي عزوجل: « و بينهما حجابُ و علي الاعراف رجال يعرفون کلاً بسيماهم » سؤال شد. حضرت فرمودند: « بينهما حجاب » ديواري است بين بهشت و جهنم که محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين و خديجه عليهم السلام بر آن ايستاده اند، و ندا مي کنند: دوستان ما کجايند؟ شيعيان ما کجايند؟ در اين هنگام دوستان و شيعيان به سوي آنها روي مي آورند، و آنان دوستان و شيعيان را به اسم خود و پدرانشان مي شناسند و اين همان قول خداست که فرمود: « يعرفون کلاً بسيماهم » پس دست دوستان و شيعيانشان را مي گيرند و از صراط عبور مي دهند و آنها را وارد بهشت مي کنند. در روايتي ديگر آمده است که دوستانشان را به سفيدي صورتشان و دشمنانشان رابه سياهي چهره مي شناسند. و در ميان بهشتيان و دوزخيان حجابي است و بر اعراف مرداني هستند که هر يک از بهشتيان و دوزخيان را از چهرشان مي شناسند « سوره اعراف، آيه 46 » منابع بحار الانوار، ج 24، ص 255، حديث 18 و 19 - کنز جوامع الفوائد، ص 89.
-سوره ی مبارکه الاعراف:آيه 46 وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْاْ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلاَمٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ(46) و در ميان آن دو ( بهشتيان و دوزخيان)، حجابى است و بر «اعراف» مردانى هستند كه هر يك از آن دو را از چهرهشان مىشناسند و به بهشتيان صدا مىزنند كه: «درود بر شما باد!» اما داخل بهشت نمىشوند، در حالى كه اميد آن را دارند. (46) از امام صادق عليه السلام درباره قول خداي عزوجل: « و بينهما حجابُ و علي الاعراف رجال يعرفون کلاً بسيماهم » سؤال شد. حضرت فرمودند: « بينهما حجاب » ديواري است بين بهشت و جهنم که محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين و خديجه عليهم السلام بر آن ايستاده اند، و ندا مي کنند: دوستان ما کجايند؟ شيعيان ما کجايند؟ در اين هنگام دوستان و شيعيان به سوي آنها روي مي آورند، و آنان دوستان و شيعيان را به اسم خود و پدرانشان مي شناسند و اين همان قول خداست که فرمود: « يعرفون کلاً بسيماهم » پس دست دوستان و شيعيانشان را مي گيرند و از صراط عبور مي دهند و آنها را وارد بهشت مي کنند. در روايتي ديگر آمده است که دوستانشان را به سفيدي صورتشان و دشمنانشان رابه سياهي چهره مي شناسند. و در ميان بهشتيان و دوزخيان حجابي است و بر اعراف مرداني هستند که هر يک از بهشتيان و دوزخيان را از چهرشان مي شناسند « سوره اعراف، آيه 46 » منابع بحار الانوار، ج 24، ص 255، حديث 18 و 19 - کنز جوامع الفوائد، ص 89.
-سوره ی مبارکه طور :آيه 21 وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ(21) كسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروى از آنان ايمان اختيار كردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق مىكنيم و از (پاداش) عملشان چيزى نمىكاهيم و هر كس در گرو اعمال خويش است! (21) از ابن عباس درباره قول خداي تعالي: « والذين امنوا و اتٌبعتهم ذٌريٌتهم بايمان الحقنابهم ذٌريٌتهم » روايت شده است که اين آيه درباره پيامبر و علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام نازل شده است. منابع بحار الانوار، ج 25، ص 241، حديث 23 - کنز جوامع الفوائد، ص 355.
-سوره ی مبارکه المؤمنون : آيه 111 إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ(111) ولى من امروز آنها را بخاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم آنها پيروز و رستگارند!» (111) از ابن مسعود روايت شده است که قول خداوند که فرموده است: « انٌي جزيتهم اليوم بما صبروا »؛ يعني صبر علي بن ابي طالب و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام در دنيا بر طاعات و گرسنگي و فقر. آنها براي خدا در دنيا بر بلاها صبر کردند« انهم هم الفائزون » (سوره مؤمنون، آيه 111. )« من امروز آنها را به خاطر صبر و استقامتشان پاداش دادم؛ آنها پيروز و رستگارند! ». منابع بحار الانوار، ج 41، ص 4، حديث 4 - مناقب آل ابي طالب، ج 1، ص 321.
آيا جنيان به ياري امام حسين ـ عليه السّلام ـ آمدند، در چه زماني آمدند و اگر نيامدند پس داستان علامه مجلسي چيست؟ امام حسين ـ عليه السّلام ـ از آن جهت كه امام معصوم و حجت حق و انسان كامل است و تمام موجودات از حيث بقاء و وجود در محور وجود او بوده و وابستگي كامل وجودي به وجود او دارند.[1] جنيان نيز يكي از موجودات هستي بوده و مانند ساير موجودات وابسته به وجود انسان كامل و حجت حق ميباشند و اطاعت و درك آنها از مقام انسان كامل (مؤمنين از جنّ) به مراتب قويتر است. اگر چه گروهي از انسانها جايگاه حجت الهي را چنان كه بايد نشناختند و از آن غافل شدند و در ظلمات وحشتناكي گرفتار گرديدند، امّا برخي از موجودات چنين جايگاهي را شناختند. امام حسين ـ عليه السّلام ـ براي مؤمنان جن شناخته شده بود و آنها نيز چون انسانها شاهد قضاياي تاريخي بوده و تمام جرم و جنايات حكام جور اموي را مشاهده مينمودند. و از حركت امام حسين ـ عليه السّلام ـ آگاه شدند. چنان كه در منابع معتبر آمده است آنها بعد از اطلاع از حركت امام حسين از مدينه به سوي مكه به سوي آن حضرت شتافتند و به قصد ياري حضرت به محضرش رسيدند.[2] بر اين اساس ارتباط جنّ با امام معصوم به عنوان حجّت حقّ و مقتداي خلق و خليفه الهي در روي زمين كاملاً امري عادي است. بزرگاني چون شيخ مفيد و علامه مجلسي[3] و پيش از آنها علماي ديگر درباره ياري جنّ به امام حسين ـ عليه السّلام ـ نوشتهاند: «گروهي از مسلمانان جن به حضور امام حسين ـ عليه السّلام ـ (در حين خروج از مدينه) رسيدند و عرض كردند: ما شيعيان تو و فرمانبردار تو هستيم، اجازه فرمائيد كه همه دشمنان تو را به قتل برسانيم، امام در جواب آنها دعايشان كردند و فرمودند: اين آيه از قرآن را مگر از جدم رسول خدا نشنيدهايد كه ميفرمايد: « أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ»؛ هر جا باشيد مرگ شما را در خواهد يافت هر چند در برجهاي استوار باشيد.[4] بنابراين ميتوان نتيجه گرفت كه جنيان به طور جدي به ياري امام حسين ـ عليه السّلام ـ اقدام كردند ولي حضرتش آنها را از اقدام عملي و همراهي كردن منع نمود و برايشان دعا كرد، امّا آنچه را كه بين مردم شايع شده و از طريق شبيه خوانان در ايام محرم چنين تعزيهاي برگزار ميكنند چندان روشن نيست، در تاريخ اشاره نشده است. امّا بر اساس همين گزارش معتبر شيخ مفيد و علامه مجلسي هيچ بعيد نيست كه آنها همراه حضرت بودهاند و شاهد شهادت ياران آن حضرت بوده باشند، ولي چون از طرف امام ـ عليه السّلام ـ ماذون به اقدام عملي و دخالت در جنگ نبودند، هيچ دخالتي و درگيريي با نيروهاي مقابل امام نداشتهاند، ولي از شهادت امام حسين ـ عليه السّلام ـ با خبر بودند، چنان كه در عزاداري و نوحهسرايي حضرت شركت نمودند و بسيار گريستند و همه ساله ماه محرم عزاداري مينمايند.[5] بنابراين داستان مجلسي تا اين حدّ كه گفته شده باشد واقعيت دارد در غير اينصورت واقعيت ندارد. چنانكه شهيد مطهري در حماسه حسيني اينگونه داستانها را ساختگي دانستهاند.[6] براي مطالعه بيشتر مراجعه كنيد به كتاب دانستنيهايي درباره حسين، نوشته ابوعلي خداكرمي، و كتاب حماسه حسيني، شهيد مطهري. لولا الحجة لساخت الارض علي اهلها؛ اگر حجت خدا بر روي زمين نباشد زمين اهلش را ميبلعد. ——————————————————————————– [1] . ر.ك: شيخ صدوق، اكمال الدين، ج اول، غفاري، جامعه مدرسين، 1363، از ص 221 ـ 241. [2] . علامه طباطبايي، الميزان، ج 20، تفسير سوره جن، چ چهارم، اميركبير، 1370، ص 185 ـ 190. [3] . شيخ مفيد، الارشاد، ج 1، چ اول، قم، جامعه مدرسين، 1413، ج اول، ص 349 ـ 350؛ و مجلسي، بحارالانوار، ج 44، چ دوم، تهران،اسلاميه، ص 330. [4] . سوره نساء، 78. [5] . مجلسي، بحار، پيشين، ج 45، ص 235. [6] . ر.ك: شهيد مطهري، حماسه حسيني، سخنرانيها، چ چهل و دوم، تهران، صدرا، 81، ج اول، ص 80 ـ 86. |
|
سال رونق تولید.اکثر مطالب تولیدی می باشد.کپی بدون درج لینک و نام نویسنده از نظر شرعی جایز نمی باشد.
|
آخرین نظرات