لزوم حرکت جهادي پژوهشي براي اين 13 سرفصل
پيوست ارسالي مقام معظم رهبري به اعضاي شوراي عالي مجازي به خوبي فضاي ذهني و نقشه راه مورد نظر رهبر انقلاب را ترسيم مي کند. اين پيوست که شامل بندهاي کلي، «سياست ها»، «وظايف»، «بحث بودجه» و «پروژه هاي حائز اولويت» بوده است، در حقيقت، مانيفست کلان اين شورا را با اعلام سياست ها و وظايف تبيين کرده و هم با برشمردن شماري از پروژه هاي حائز اولويت، نقطه شروع مسير عملياتي شورا را تعريف کرده است.
سياست هاي ابلاغي رهبر انقلاب به شوراي فضاي مجازي
13 سرفصل ابلاغي رهبر معظم انقلاب مشتمل بر همه دعدعه هاي محتوايي و قالبي است که به شکل جامع و عالمانه بيان شده است.
1ـ مواجهه فعال و مبتكرانه با فضاي مجازي در سطح ملي و جهاني و توسعه آن به ميزان آمادگي قطعي نظام (از نظر فني و محتوايي) براي استفاده از فرصتها و مقابله با تهديدات آن.
2 ـ به حداقل رساندن اتكاي كشور به كشورهاي ديگر در استفاده از فضاي مجازي و توابع آن در عرصههاي فني.
3ـ كاهش مراجعه كاربران ايراني به اينترنت جهاني از طريق غني و جذابسازي اينترنت ملي و در نظر گرفتن مشوقهاي لازم.
4ـ آموزش عمومي و فرهنگسازي در جهت بالا بردن سواد اينترنتي، هوشيارسازي مردم در مورد مخاطرات فضاي مجازي و انگيزه دادن به مردم براي مقابله با مخاطرات آن در زندگي فردي و اجتماعي.
5 ـ مقدم داشتن محتوا نسبت به زيرساختها، قالبها و خدمات اينترنتي و سرمايه گذاري بالا و مستمر در زمينه توليد وسيع و زاينده محتواي جذاب براساس اسلام ناب محمدي و گفتمان انقلاب اسلامي.
6 ـ استفاده حداكثري از نيروها و تشكلهاي مردمي حزبالهي براي استفاده از فرصتها در يك فضاي رقابتي و مقابله با تهديدات.
7 ـ حضور خلاقانه جمهوري اسلامي ايران در فضاي مجازي در دو عرصه سختافزاري و نرم افزاري خصوصاً در جهت ابداع خدمات نو، قوي و جذاب.
8ـ مسلط ساختن كامل كشور بر دروازه هاي ورودي و خروجي فضاي مجازي و پيشگيري و مقابله با ورود تجهيزات دريافت ماهوارهاي اينترنت جهاني در كشور.
9ـ فراهم آوردن شرايط لازم براي دستيابي فضاي مجازي كشور به بالاترين سطح از امنيت و سلامت براي آحاد مردم، نظام و كليه نقش آفرينان در فضاي مجازي.
10ـ در نظر گرفتن شرايط جنگ فرهنگي و به تبع آن حاكم كردن روحيه جهادي و گسترش تعامل و هم افزايي بين كليه دستگاهها و نيروهاي مردمي در عاليترين سطح از هماهنگي و انسجام.
11ـ ايجاد آمادگي لازم درعاليترين سطح به منظور صيانت از زيرساختهاي حياتي در برابر حملات اينترنتي و دفاع مناسب در برابر هرگونه حمله.
12ـ استفاده حداكثري از فضاي مجازي به منظور ارتباط و همكاري وسيع و هدفمند با ملتها خصوصاً ملل مسلمان درجهت ترويج و تحقق گفتمان انقلاب اسلامي.
13ـ حضور قوي و هدفمند نظام در مجامع و سازمانهاي جهاني و ايجاد ائتلافهاي قوي مركب از ملتها و دولتها در جهت كاهش حاكميت قدرتهاي بزرگ در عرصه اينترنت و بوجود آمدن بستر عادلانه و اخلاقي براي استفاده از اين ابزار توسط همه ملتها و دولتها و همچنين تأمين حقوق ملت ايران در اين عرصه.
اين گستردگي و دقت در موارد ابلاغي نشان مي دهد که اگر کماکان کارکرد اين شورا تنها در ابعاد کليات و مقدمات برنامه ريزي و سياستگذاري محدود بماند، به هيچ وجه پذيرفته نيست و حداقل انتظار آن است که اين شورا «پروژه هاي اولويت دار» را با عملياتي جهادي- پژوهشي به سرانجام برساند. تکرار وضعيت رکود حاکم بر دبيرخانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي که بارها مورد اعتراض اساتيد و حتي اعضاي شورا قرار گرفته است در کمين شوراي عالي فضاي مجازي نيز هست و راهکار حل اين نگراني دقت در همه ابعاد حکم رهبر انقلاب و جدي گرفتن عملياتي آنها است.
سنگرهاي شبکه اي و خاکريزهاي بدون مرز
ولي امر مسلمين در بخش سياست ها به مواردي اشاره کرده اند که از آن جمله مي توان به لزوم افزايش سواد رسانه اي مردم، تقدم محتوا بر زيرساخت، کنترل و توازن در دروازه هاي ورودي و خروجي اطلاعات و انسجام کافي سياست کلان فضاي مجازي اشاره نمود. از اين رو به نظر مي رسد دولت و رسانه ها بايد مادامي که شبکه ملي اطلاعات توسط شوراي عالي مجازي طراحي و عملياتي نشده است؛ از دامن زدن به بحث «افزايش شديد سرعت اينترنت خانگي» و «افزايش جهشي پهناي باند» اجتناب کنند و بي دليل تقاضاي کاذب در مردم ايجاد نکنند؛ هرچند نهادهاي مسئول زيرساختهاي مجازي کشور موظفند نياز ضروري مردم و پژوهشگران را پاسخ گويند. زماني که محتواي مفيد و موثر توليدات داخلي به سطح قابل قبولي نرسيده باشد افزايش شديد سرعت، نتيجه اش خراب کردن سدي است که تا حدي جلو محتواهاي مخرب و مضر شبکه اينترنت جهاني را گرفته است. در اين جنگ معرفتي - تکنولوژيکي، موقعيت فعلي ما «حداقل نمودن تهديدات» است و براي رسيدن به موقعيت «حداکثر نمودن دستاوردها» و «تهاجم گسترده به مواضع مجازي دشمن » بايد مقدماتي فراهم شود که جايگاه آن تدابير در شوراي عالي مجازي است. بحث هاي ديگر مطرح شده در بند سياست ها مواردي چون امنيت، سلامت، لزوم و ضرورت روحيه جهادي و درک شرايط جنگ نرم، توجه به حملات سايبري، توجه به پتانسيل ملل مسلمان و سازمان هاي بين المللي است. از اين رو نکته حساس و کليدي، درک عميق شرايط جنگي کارزار نوين مجازي است که در اين عرصه بايد روحيه جهادي و انقلابي احيا و به کار گرفته شود. ظرفيت ملت هاي مسلمان به پاخاسته و بيداري آزادي خواهان در سطح جهاني، پتانسيلي است که مي تواند با سياستگذاري شورا، مقدمات پي ريزي «سنگرهاي شبکه اي» و «خاکريزهاي بدون مرز» را فراهم کند؛ البته توجه به پتانسيل سازمان هاي بين المللي موجود هم مي تواند راهگشا باشد چراکه از لحاظ استراتژيک، چالش آينده نظام جمهوري اسلامي با نظام سلطه گر سرمايه داري بايد در هر دو سطح؛ 1- درون ساختاري (سازمان هاي بين المللي موجود) و 2- فراساختاري (استفاده از ظرفيت ملت هاي به پاخاسته) ادامه يابد. نقد منطقي انقلاب اسلامي درباره مناسبات سياسي- فرهنگي امروز جهان بايد هم از تريبون سازمان هاي بين المللي موجود و هم از مردم به خيابان آمده در آمريکا و اروپا و کشورهاي اسلامي (معترضان قطع اميد کرده از نظم شبه موجود)، به گوش رسد.
اطلاعات زدگي و بي معناشدن داده ها
در بند وظايف به نکاتي چون تقسيم کار ملي، پايش و رصد عالمانه تحولات تکنولوژيکي- معرفتي، حضور در مجامع جهاني، توليد ظرفيت هاي قدرت نرم، ارتباط با ملل مسلمان، بازبيني و ساماندهي شبکه هاي اطلاعات و تصميم گيري سريع راجع به بحث هايي نظير IP Media و IPTV (تلويزيون تعاملي) اشاره شده است. در اين راستا يکي از مباحث استراتژيک فناوري اطلاعات، بحث قدرت مبتکر و پيشتاز است. در عرصه فضاي مجازي، ابتکارات ارتباطاتي- هنري و توليد نسل هاي جديد خدمات فني، قدرت خاصي به مبتکر مي بخشد و دست برتر او را در معادلات بعدي تضمين مي کند. از اين رو در عرصه خدمات فني و توانايي هاي تکنولوژيک بايد چاره اي انديشيده شود تا از مصرف توليدات و ابتکارات غربي خارج شويم و بتوانيم نسل هاي جديد را ابتدائاً خودمان ارائه نماييم. به عنوان مثال امروزه که آسيب «انبوهي تناقض آميز» (Paradox of Plenty) اطلاعات در شبکه اينترنت مشخص شده است، هر کس بتواند تکنيک و ابتکاري فراتر از سيستم هاي پردازش داده و موتورهاي جستجوگر فعلي ارائه دهد که در کوتاه ترين زمان باکيفيت ترين اطلاعات را ارائه دهد، دست برتر اين حوزه را خواهد داشت.
در مباحث جامعه شناسي مجازي، بحث «اطلاعات زدگي» و «بي معناشدن داده ها» يکي از بحث هاي اصلي است که علاوه بر دلايل معرفتي با اقتضائات تکنولوژيک هم درآميخته است. مشکل دنياي امروز «کمبود توجه» است (همانطوري که مشکل سابق دنيا «کمبود اطلاعات» بود) در اين زمينه سياست، راهکار و حتي نرم افزار فني دست يابي به اطلاعات بااهميت تر و ارتقاء قدرت تشخيص مخاطب، ميداني ناگشوده براي فعاليت است.طراحي هاي آينده دنياي مجازي بايد بر مبناي ارائه اطلاعات آگاهي ساز و داده هاي تحليلي قرار گيرد. بايد توجه کنيم سرمايه داري غربي هوشمندانه با پديده هاي نوين مجازي برخورد مي کند و متناسب با منافع خود فريم ها و فرمت هاي خاصي طراحي مي کند؛ مثلاً طراحي «شبکه هاي اجتماعي مجازي» که منشأ توليد برخي شايعات و امواج کاذب در کشور شده است، در پاسخ به نياز انسان غربي که ارتباطات سنتي خود را در حال فرسايش مي ديد طراحي شده و با منافع اقتصادي آنها همخوان است. در همين راستا، امروز اينترنت را مي توان چون «تاجر بي رحمي» دانست که اهميتي به تلف شدن وقت و سرمايه هاي انساني ندارد؛ معضلاتي چون «اعتياد اينترنتي» و «روان پريشي اينترنتي» آسيب هاي جدي دنياي امروز غرب است که ضرورت سياستگذاري جدي اسلامي- ملي را در اين حوزه ها نشان مي دهد. از اين رو سياست غالب وب سايت هاي رايج که اهميتي براي قيمت «تيک تاک هاي» ساعت عمر مخاطبشان قائل نيستند و صرفاً طالب «کليک» بيشتر هستند، با آموزه هاي اسلامي ما سازگار نيست و بايد فکر جديدي در اين زمينه ها ارائه شود که تعادل (جذابيت- فرصت) را به خوبي مديريت کند.
مزيت معرفتي و پروژه هاي اولويت دار
در پيوست شوراي عالي فضاي مجازي نقطه شروع کار عملياتي شورا که بايد از طريق مرکز عالي فضاي مجازي صورت گيرد مشخص شده است، مباحثي نظير شبکه هاي علم و فناوري، کتابخانه هاي الکترونيکي، موتور جستجوي ملي، ايميل ملي، وب سايت هاي آموزشي، آنتي ويروس ملي، توجه به بحث بازي هاي شبکه اي و مسائل امنيتي در اولويت کاري قرار داده شده است.
در اين زمينه براي رسيدن به يک «جامعه معرفتي مجازي» برآمده از آرمان هاي اسلامي و انقلابي بايد ساز و کارهاي تکنولوژيک و ايده هاي معرفتي آن فراهم شود. شوراي عالي فضاي مجازي از يک طرف با بحث هاي پرشتاب پيشرفت تکنولوژيک در ارتباط است و از طرف ديگر با مباني جامعه سازي اسلامي و ماهيت ارتباطات اسلامي پيوند مي خورد. از اين رو سر و کار اين شورا هم با متخصصان فني است هم با صاحب نظران فرهنگي - ارتباطاتي و هم با انديشمندان نظريه پرداز و کل اين مجموعه بايد توسط يک تيم چابک و جسور همگن شوند.البته چشم انداز آينده تحولات روشن است چرا که اين نبرد معرفتي به صورت شبکه اي فراتر از مرزها حمايت خواهد شد.گستردگي روزافزون جريان هاي اطلاعاتي، شرايطي را فراهم آورده که فراتر از کنترل غرب، موقعيت درخشش «مزيت معرفتي» جمهوري اسلامي وجود دارد. اما نکته مهم آن است که در درجه اول بايد استحکامات مجازي خودي را پايه ريزي کنيم.نقشه غرب ساده و سرراست است؛ آنها مي خواهند فرهنگ غربي (با قرائت سرمايه داري آمريکايي آن) با استفاده از شبکه تنومند و پرحجم اينترنت به فرهنگ دوم هر فرد در دنيا تبديل شود و در آن صورت دوگانگي فرهنگي موقعيت تحرک و مقاومت را از جوامع خواهد گرفت. شبکه سرمايه داري صهيونيستي- آمريکايي مي خواهد در دنياي شبکه اي شده آينده، ملت ها، «شهروند سر به راه بين المللي» (DocileInternational Citizen) براي دهکده مجازي آنها باشند. از اين رو همانطور که در حوزه سياست و فرهنگ، انقلاب اسلامي به يک خط شکن و پيشتاز در مقابل موج باطل جهاني تبديل شده، بايد الگو و راهگشايي براي دنياي شبکه اي- مجازي فردا هم باشد.
در برابر جهاني سازي آمريکايي
«جهاني شدن» و شايد دقيق تر بگوييم «جهاني سازي» مفهوم عام و تقريبا ابهام انگيزي است که شامل مباحث گسترده اي مي شود . از سبک زندگي و تغييرات ذائقه فکري و سياسي مردم تا پديده اي چون « اينترنت» همگي ذيل عنوان جهاني سازي قرار مي گيرد. اما اگر بخواهيم عام ترين و در عين حال موثر ترين پديده جهاني سازي را مورد کاوش قرار دهيم بايد به همان پديده شگرف «اينترنت» بپردازيم.(اينترنت پديده شگرفي است که هم مدل ارتباطاتي دقيق «سنت مکتوب» را تا حدّي در خود جاي داده، هم هيجان و ارتباط دوطرفه «ارتباطات شفاهي و تصويري» را و هم به دنياي بي منتهاي «خيال» نقبي زده است) از يک طرف اينترنت مي تواند ابزاري براي جهاني سازي آمريکايي، غربي سازي و تسهيل گر منافع سرمايه داري نئوليبرال قرار گيرد و از طرف ديگر مي تواند به بزرگراهي براي گسترش معارف ناب، عدالت علمي و دسترسي آزاد به اطلاعات آگاهي ساز و آسماني، تبديل شود. اينترنت همان شمشير دودمي است که الزاماً در خدمت اهداف و نيات به وجودآورندگان آن عمل نمي کند و در موارد بسياري عليه اهداف اوليه سرمايه داري غربي عصيان مي کند. «آرپانت» و « مينتل» (نسل هاي قبلي شبکه جهان گستر اينترنت) عموما در جهت اهداف نظامي , آمريکا و يا تجارت تصاوير نامناسب قرار داشت اما به مرور و با گسترده تر شدن استفاده از آن، جريان سازي عليه نظام سرمايه داري(جنبش تسخير وال استريت، جنبش جهاني ضد صهيونيستي، جمعيت هاي مختلف حاميان صلح جهاني، بيداري اسلامي مسلمانان و … ) به وجود آوردن نوعي «جهاني شدن مقاومت» عليه سرمايه داري و يا همان «جهاني سازي مطالبات مستضعفين جهان» را ممکن جلوه داده است. البته نبايد از نظر دور داشت که کماکان جنگ نرم نوين غربي و تهاجم فرهنگي آمريکايي هم از همين کانال اينترنت دنبال مي شود. اما نکته مهمي در تاثيرگذاري و تأثيرپذيري معادلات جهاني از فضاي مجازي اينترنت وجود دارد و آن اين است که جريان باطل جهاني که در حال سوء استفاده از نعمت اينترنت است از دو منظر کليدي با چالش مواجه شده است: 1- محتوا و 2- اقبال مردم. مزيت اصلي جريان سوء استفاده گر سرمايه داري جهاني در فضاي مجازي صرفا امکانات گسترده مالي و قدرت فرمي و تکنولوژيک آنها است که مي خواهند با استفاده از اين نقطه قوت ارزش هاي مورد خواست خود را به عنوان « ارزش برتر» و «محتواي باکيفيت تر» جا بزنند و ادعا کنند اکثريت جهان به آنها اقبال دارند. اما گسترش آگاهي جهاني و ارتقاء قدرت تحليل مردم دنيا (که بخشي از آن محصول ناخودآگاه گسترش اينترنت است)، «فقر مفرط محتوايي و انديشه اي» آنها را عيان ساخته و فضا به گونه اي شده است که حرف منطقي و انديشه عميق و فطرتگرا در اين دنياي گرفتار ماترياليسم، طالب دارد. اکنون محتواي پيام هاي نظام سرمايه داري از تکنيک آن عقب افتاده و حرف هاي آنها چيزي جز بازتوليد اباطيل و افسانه هاي قبلي نيست. اينترنت از انگاره ها و محتواهاي جهاني شدن با قرائت سرمايه داري اشباع شده است و فضا براي شنيدن سخن متفاوت و حرف جديد از منظره پنجره اي نو، مهيا شده است.دقيقا به همين دليل است که با فضا سازي هاي مجازي ديگر نمي توانند ادعا کنند در «اکثريت» قرار دارند و با همان ساز و کارهاي نواستعماري نظير « توييتر و فيس بوک»، جنبش ضد سرمايه داري شکل مي گيرد و 99 درصد عليه 1 درصد مي شورد.
تأثير اينترنت از موشک و بمب اتم بيشتر است
البته همه موارد فوق در صورتي به وقوع مي پيوندد که هوشمندانه و آگاهانه با پديده فضاي مجازي تعامل شود و آرايش اين کارزار فکري به خوبي چيده شود. رهبر انقلاب اسلامي در اين مورد فرموده اند:« . امروز اينترنت و ماهواره و وسايل ارتباطىِ بسيار متنوع وجود دارد و حرف، آسان به همه جاى دنيا مىرسد. ميدان افکار مردم و مؤمنين، عرصه کارزار تفکرات گوناگون است. امروز ما در يک ميدان جنگ و کارزار حقيقىِ فکرى قرار داريم. اين کارزار فکرى بههيچوجه به زيان ما نيست؛ به سود ماست. اگر وارد اين ميدان بشويم و آنچه را که نياز ماست - از مهمات تفکر اسلامى و انبارهاى معارف الهى و اسلامى- بيرون بکشيم و صرف کنيم، قطعاً بُرد با ماست؛ ليکن مسأله اين است که ما بايد اين کار را بکنيم.» (بيانات رهبر انقلاب اسلامى 11/2/1384)
شوراي عالي فضاي مجازي وظيفه اي بسيار سنگين بر عهده دارد. اين جملات رهبر انقلاب بايد مستمراً در ذهن و برنامه سياستگذاران و برنامه ريزان کشور مرور شود: «امروز تأثير رسانه ها و تلويزيون و هنرها و اين شبکه هاي عظيم اطلاع رساني و اينترنتي و …. از سلاح و از موشک و از بمب اتم بيشتر است. روز بروز هم دارند اين ميدان را گسترش مي دهند، در جنگ رواني و جنگ نرم، دشمن به دنبال انهدام سنگرهاي معنوي است. سياست دشمن در تهاجم فرهنگي، اندلسي کردن کشورهاي اسلامي است. تسلط فرهنگي از تسلط اقتصادي و سياسي خطرناک تر است.»
ازبه نقل
منبع-http://rajanews.com/Detail.asp?id=212860
صفحات: 1· 2
آخرین نظرات