سر کلاس فمنیسم نشسته بودم. بحث فمنیست مارکسیست بود استاد گفت: _ تاکید مارکس بر طبقه است و می گوید: افراد یک جامعه ابتدا مثل گونی سیب زمینی هستند با هم اتحاد ندارند اما کم کم و در فرآیند طولانی و پیچیده، برای منافع ملی و محلی متحد می شوند و طبقه را تشکیل می دهند. همین که گروهی از افراد بر تعلق خود به یک طبقه آگاه می شوند دیگر نمی توان راه را برای رسیدن به اهداف بنیادین سد کرد. استاد ادامه داد: این گفته مارکس در جامعه واقعا جریان دارد. افراد جامعه سه دسته اند: یک طرف حزب راست، یک طرف حزب چپ که اقلیت جامعه را تشکیل می دهند اما اکثریت افراد جامعه، دقیقا مثل گونی سیب زمینی هستند که چپ و راست برایشان فرقی نمی کند. حالا هر طرف چپ و راست که بتوانند این طبقه و به اصطلاح گونی سیب زمینی را به طرف خود بکشانند پیروز می شوند و بقیه جامعه مسیر آن ها را دنبال می کنند. این قائده همه جا جریان دارد. بگذارید خاطره ای از دوران تبلیغم در رابطه با استفاده این قائده تعریف کنم: در دوران طلبگی ما از این قائده استفاده کردیم و برای تبلیغ به یکی از بدترین دانشگاه های ایران رفتیم که از نظر حجاب و روابط نامحرم و اخلاق و اعتقادات ضعیف ترین دانشگاه ایران بود. ورودی های سال ۷۸ را که برای ثبت نام می آمدند شناسایی کردیم؛ درباره آن ها تحقیق کردیم، از بین آن ها افراد مذهبی و متدین را انتخاب کردیم. جلسه ای با آن ها تشکیل دادیم با آن ها صحبت کردیم قرارشد آن ها گروهی را تشکیل دهند و با هم فعالیت کنند. کم کم افرادی که وارد دانشگاه می شدند و به اصطلاح همان گونی های سیب زمینی که مارکس می گفت وارد دانشگاه شدند و وارد این گروه می شدند بالتبع گروه هم تاثیر خود را بر روی آن ها گذاشت چون آن ها خود را متعلق به این گروه می دانستند دیگر کسی نمی توانست آن ها را به راحتی از گروه و به تبع آن از تاثیراتش جدا کند وجماعت غیر مذهبی کلاس چون پراکنده بودند نتوانستند تاثیری بگذارند. بخاطر مشغله نتوانستیم کار را برای ورودی های دیگر ادامه دهیم اما هنوز می گویند ورودیای7۸ دانشگاه در کل دانشگاه نمونه بودند.
گونی سیب زمینی
آخرین نظرات