مقدمهدر خصوص زندگانی امام زمان(عج) و مقوله «مهدویت» برخی از سؤالات و شبهات مطرح میشود كه فراگیر و همگانی است، چه از سوی معتقدان و چه منكران. در این نوشتار میخواهیم به پرسشهایی چون: طول عمر و فلسفه غیبت حضرت مهدی(ع) پاسخ دهیم. |
یك: طول عمر
طول عمر حضرت ولیّ عصر(عج) یك حقیقت قطعی و ثابتی است كه نه راهی برای انكار دارد و نه فرصتی برای تردید. این مسئله را میتوان از دو منظر مورد بررسی قرار داد.
1. مادّیون
زیست شناسان میگویند: اگر اختلالها و آسیبهایی كه به انسان میرسد و موجب كوتاهی عمر او میشود، رفع گردد، او بسیار عمر خواهد كرد. و برای این مطلب، عوامل طول عمر را بیان كردهاند؛ مانند: تغذیه مناسب[1]، خواب مناسب، آرامش روحى[2]، عامل ارث[3]، كم خورى[4]، هوای آزاد[5]، سختكوشى[6]، سرما و منجمد ساختن[7]. هر كدام از اینها با بررسیهای فراوان در مراكز پژوهشى، به اثبات رسیده و گفته شده كه انسان و موجود زنده را میتوان هزاران سال زنده نگاه داشت.[8] دكتر هارولد مریمن، رئیس انستیتوی تحقیقات پزشكی آمریكا، معتقد است كه 197 درجه زیر صفر را میتوان حیات جاودانی نامید.[9] یك كارشناس انگلیسی میگوید: به هم خوردن تعادل ذخیره آهن و مس و منیزیوم و پتاسیم و غلبه یكی از آنها بر دیگری، موجب فرارسیدن مرگ میشود و به تعبیر سعدى: «چون یكی زین چهار شد غالب، جان شیرین بر آرد از قالب».[10]
لذا دانشمندان زیستشناس با تلاشی بینظیر به مبارزه با مرگ برخواسته، میگویند: میتوان مرگ را یك بیماری دانست و لزومی ندارد كه این بیماری كشنده باشد. آنها میگویند: آنچه امروز سبب مرگ میشود، انواع بیماریها است كه تا كنون پزشكان و زیستشناسان به شناختن 45 هزار نوع آن موفق شدهاند و در صدد معالجه آنها برآمدهاند.[11] آزمایشهای مكرر الكسیس كارل، در ژانویه 1912م. ثابت كرده است كه اگر مواد غذایی لازم و تمام احتیاجات یك موجود زنده به او برسد، گذشت زمان كوچكترین اثر پیری در او به وجود نخواهد آورد.[12] گروهی از زیستشناسان با تلاشهای شبانه روزی خود كتابهای ارزندهای را تهیه كرده و در زمینه دستیابی به طول عمر، مباحثی ارائه كردهاند كه چند نمونه از این كتابها را نام میبریم: 1. امید به یك زندگی نوین، پروفسور شبش فرانسوى؛ 2. جاودانیت، تاتان دارنیك ؛ 3. دانش طولانی كردن عمر، گوفلاند روسى.
2. پیروان ادیان آسمانى
الف) مسلمانان
مسلمانان اعم از شیعه و سنی در باره طول عمر، مباحث قرآنی و روایی و تاریخی را بیان كردهاند.
قرآن: در قرآن كریم آیاتی هست كه عمر طولانی در امتهای پیشین را خبر میدهد؛ مانند آیهای كه میفرماید: «ما آنها و پدرانشان را از متاع دنیوی برخوردار ساختیم تا از عمر طولانی بهرهمند شدند».[13]
در جای دیگر، قرآن نه تنها از عمر طولانی بلكه از امكان عمر جاویدان خبر میدهد؛ آنجا كه میفرماید:
«اگر او (یونس) در شكمماهی تسبیح نمیگفت، تا روز رستاخیز در شكم ماهی باقی میماند».[14]
همچنین درباره حضرت نوح میفرماید: «او را به سوی قومش فرستادیم. پس 950 سال در میان آنها درنگ كرد».[15]
البته بر اساس روایات، عمر ایشان 2500 سال بوده است كه 950 سال آن را برای تبلیغ امت خویش صرف كرده است.
روایات: امام حسن(ع) در پاسخ به گروهی كه به صلح آن حضرت اعتراض داشتند، به داستان حضرت خضر و موسی اشاره میكند، سپس در ذیل حدیث درباره ولایت و غیبت و طول عمر حضرت مهدی(ع) سخن میگوید:
«آن حضرت، نهمین فرزند برادرم حسین(ع) و فرزند بهترین كنیزان است. خداوند عمر او را در غیبت طولانی قرار داده است».[16]
احادیثی وجود دارد كه بر اساس عقیده برادران اهل سنت، حضرت ادریس نیز زنده و در آسمانهاست. علاوه بر احادیث به آیه شریفه: )وَ رَفَعْناهُ مَكانًا عَلِیّا (؛ «ما او را به جایگاه بس بلند بالا بردیم» نیز استناد میكنند.[17]
احادیث فراوان دیگری از طریق شیعه و سنی دلالت میكنند بر اینكه دجّال در عصر رسول اكرم(ص) زنده بود و تا ظهور حضرت ولیّعصر(ع) زنده خواهد ماند و به دست حضرت كشته خواهد شد.[18]
ب) تاریخ بشریّت: در طول تاریخ، افراد بسیاری بودهاند كه عمرهای طولانی كردهاند كه نمونههایی را بیان میكنیم: لقمان حكیم 3500 سال؛ ضحّاك دوم هزار سال؛ ریان پدر عزیز مصر 1700سال.[19]
كسانی هم در عصر كنونی بودهاند كه عمرهای طولانی داشتهاند: سید علی كوتاهی 185 سال؛ شیخ علی بن عبدالله، حكمران سابق قطر 150 سال؛ عباس طاهری 131 سال.[20]
دو: فلسفه غیبت
فلسفه غیبت حضرت ولیّ عصر(ع) به طور كامل برای ما معلوم نیست، ولی گاه در روایات به مواردی از حكمتهای آن اشاره شده كه ذیلاً بیان میشود و دیگر حكمتها بعد از ظهور آشكار خواهد شد؛ چنان كه علت كارهای حضرت خضر برای حضرت موسی معلوم نشد، مگر به هنگام مفارقت آنها از یكدیگر.
1. ترس از كشته شدن
پیامبر اكرم(ص) میفرماید: «لا بُدَّ لِلْغُلامِ مِنْ غَیْبَةٍ»
فَقِیلَ لَهُ: وَلمَ یا رَسوُلَ الله؟ قال: «یَخافُ القَتْلَ».[21]
البته در اینجا ترس فردی نیست، بلكه ترس از این است كه زمین خالی از حجت الهی شود. بعضی میگویند: مگر خدا قدرت حفظ امام را ندارد؟ میگوییم: خداوند بر همه كارها احاطه دارد، ولی میخواهد امور هستی بر طبق اسباب و از مجرای عادی انجام گیرد و اگر برخلاف این باشد، دنیا دار تكلیف و اختیار و امتحان نخواهد بود.[22]
2. مصونیت از بیعت با ستمكاران
حضرت ولیّعصر (عج) پیش از رسیدن وقت ظهور و مأمور شدن به قیام، ناچار نمیشود كه مانند پدران بزرگوارش از راه تقیه با خلفای وقت بیعت كند. امام حسن(ع) میفرماید:
«إن اللهَ عَزَّوَجَلَّ یُخْفی وِلادَتَهُ و یُغَیِّبُ شَخصَهُ ، لئَلاّیَكوُنَ لأحَدٍ فی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ إذا خَرَجَ؛[23] خدای تبارك و تعالی ولادت او را مخفی میكند و شخص او را از دیدهها پنهان میسازد تا هنگامی كه ظهور میكند، در گردن او بیعت با كسی نباشد».
3. جداسازی مؤمنان واقعى
امام صادق(ع) پس از بیان تأخیر فراوان كیفر قوم نوح(ع) میفرماید: «غیبت قائم(ع) به طول میانجامد تا حق روشن گردد و ایمان محض از تیرگی پاك شود و از شیعیان هر كس سرشت ناپاك دارد و بیم آن هست كه اگر از امكانات وسیع و امن و امان گسترده در عهد قائم(عج) آگاه شود،منافقانه رفتار كند، با ارتداد آنها خالص و ناخالص از یكدیگر جدا شود».[24]
4. آماده شدن اوضاع جهان
یكی از حكمتهای غیبت، آمادگی فكری بشر برای ظهور آن حضرت است؛ زیرا روش و سیره آن حضرت، رعایت امور ظاهری و حكم به ظواهر نیست، بلكه او بر اساس واقعیات و بدون تقیه و مسامحه، به احقاق حقوق، ردّ مظالم، برقراری عدالت واقعی و اجرای تمام احكام اسلامی میپردازد.[25]
سه: امامت در كودكى
باید توجه داشت كه هر كسی قابلیت و استعداد احراز مقام نبوت و امامت را ندارد، بلكه باید در مرتبه اعلای انسانیت قرار گیرد تا لیاقت ارتباط با عوالم غیب و دریافت علوم و ضبط آنها را داشته باشد. رسیدن به چنین شایستگی و لیاقتى، گاهی باید با طی مراحل دشوار سیر و سلوك باشد، اما گاهی این استعداد و امتیاز، ذاتی است. خداوند به سبب همین شایستگی ذاتی امامان معصوم كه به آنان اعطا فرموده، گاه در سنین كودكی به آنان مقام امامت را داده است. چنان كه حضرت عیسی(ع) در گهواره با مردم سخن میگوید و خود را پیامبری معرفی میكند كه دارای كتاب است. در سوره مریم، آیه 29 و آیات دیگر اشاره شده كه حضرت عیسی(ع) از همان ایام كودكی به مقام رسالت رسیده است.[26]
حضرت امام جواد(ع) نیز در هنگام شهادت پدر، نُه یا هفت ساله بود و به این جهت، امامتش مورد تردید برخی از شیعیان واقع شد. اما وقتی آن حضرت به سؤالات فراوانی پاسخ گفت، این تردیدها برطرف شد.[27]
امام هادی(ع) نیز شش سال و پنج ماه از سن شریفش گذشته بود كه به امامت رسید.[28]
در میان اطفال عادی هم گاهی افراد نادری دیده میشوند كه از حیث استعداد و حافظه، نابغه عصر خویش بودند و قوای ادراكی آنان برتر از مردان چهل ساله بوده است. در این زمینه به نمونههای فراوانی میتوان اشاره داشت.
فاضل هندى، تمام علوم معقول و منقول را قبل از سیزده سالگی تكمیل كرده بود و قبل از دوازده سالگی به تصنیف كتاب پرداخت.[29]
توماس یونگ، از دانشمندان انگلیسى، در كودكی اعجوبه عصر خود به شمار میرفت. از دو سالگی خواندن را آموخت و در هشت سالگی به تنهایی به آموختن ریاضیات پرداخت.
سید محمد حسین طباطبایى، در سه سالگی حافظ كل قرآن و نهج البلاغه همراه با مفاهیم گردید.
در پایان این قسمت، به حدیثی از امام باقر(ع) اشاره میكنیم كه میفرماید: «صاحِبُ هذا الأمْرِ اَصْغَرُنا سِنّاً و أخْمَلُنا شَخصاً؛[30] سن حضرت صاحبالامر از تمام ما كمتر و نیز گمنامتر است».
چهار: چرا از اول امامت، غیبت كبرا شروع نشد؟
غیبت صغرا، زمینه ساز غیبت كبراست. در واقع غیبت اول به منظور آمادگی مردم برای پذیرش غیبت كبرا رخ داد؛ زیرا غایب شدن در زمانی طولانى، امری بس غریب و نامأموس و باور آن برای مردم دشوار است. به همین جهت امام هادی(ع) با مردم كمتر معاشرت میكرد و جز با اصحاب خاص خود با كسی ارتباط نداشت. وقتی امام حسن عسكری(ع) به امامت رسید، در اكثر اوقات از پشت پرده با مردم سخن میگفت تا مردم برای پذیرش غیبت امام دوازدهم مهیا شوند.
علاوه بر این، اگر غیبت كبرا از همان اول صورت میگرفت، وجود مقدس امام زمان(ع) مورد غفلت واقع میشد و كمكم به فراموشی میپیوست. بنابراین غیبت صغرا آغاز شد تا شیعیان در آن ایام به وسیله نواب با امام خود تماس داشته و در وجود حضرت تردید نداشته باشند.[31]
پنج: آیا حضرت مهدی(ع) از ابزار جنگی استفاده میكند؟
در روایات كمتر سخن روشنی در این باره به چشم میخورد و تنها سلاح مورد اشاره در كلام معصومان(ع) «سیف» (شمشیر) است.[32]
1. عدهای بر این باورند كه استعمال كلمه «شمشیر» در معنای حقیقی و ابزار برنده جنگی خاصّ است. البته این گروه درباره غالب شدن حضرت با این سلاح بر دشمنان، توجیهات متفاوتی دارند كه مهمترین آنها عبارتند از:
الف) بعضی میگویند: اگر چه حض
رت با شمشیر قیام میكند، ولی خداوند در آن شمشیر قدرت و اعجازی قرار داده كه تمامی سلاحهای موجود را مقهور نیروی خود میسازد.[33]
ب) دسته دیگر میگویند: خداوند در عصر ظهور تمامی تسلیحات پیشرفته را از كار انداخته، مردم به ناگزیر در جنگ از همان سلاحهای ابتدایی (شمشیر و مانند آن) استفاده میكنند و بنابراین حضرت مهدی(ع) با همان شمشیر میجنگد.
ج) به رغم آنكه تمامی تسلیحات در اختیار حضرت قرار میگیرد، ولی از آنجایی كه استفاده از آنها به ناگزیر ظالمانه نیز خواهد بود، حضرت تنها از سلاح شمشیر بهره خواهد برد؛ زیرا یكی از خصوصیات مهم و اساسی قیام و حكومت حضرت «عدالت» و «دادگری» است و در بسیاری از روایات از ایشان به عنوان مظهر و تجلی كامل عدالت یاد شده است، و یكی از اهداف ادیان الهی و به خصوص اسلام و مذهب شیعه، حاكمیت بخشیدن به صلح و آرامش در جامعه جهانی است تا در سایه آن، همه افراد بشر به كمال انسانی خویش دست یابند.
د) برخی دیگر گفتهاند: به سبب جنگهای خونین فراوانی كه در آستانه ظهور به وقوع میپیوندد، تمامی سلاحهای پیشرفته از بین خواهد رفت و از آن پس، در جنگ تنها از ابزارهای ساده استفاده میشود.[34]
یكی از دلیلهای این جمع، این است كه ر
وایات فراوانی میگوید: «شمشیر آن حضرت همان شمشیر پیامبر است» و وقتی چنین شد، نمادین بودن آن مشكل خواهد بود.[35]
البته هر كدام از اینها به دستهای از روایات استشهاد میكنند و عمدتاً دلیل این گروه این است كه علّت استفاده از سلاحهای ساده همچون شمشیر بر خلاف بهرهگیری از سلاحهای پیشرفته عادلانه بودن مبارزه با آن است.
2. دستهای دیگر بر این اعتقادند كه: شمشیر در این روایات، كنایه از قدرت و نیروی نظامی است. این گروه شواهد متعددی بر این ادعا ذكر میكنند؛ همان گونه كه كلمه «قلم» كنایه از علم و فرهنگ است. ولی آنچه ایشان را به این قول وادار كرده، پیشرفت روز افزون تجهیزات نظامی
و فنّاوری دفاعی است. از آنجا كه صاحبان این قول نتوانستهاند بین شمشیر و سلاحهای فوق پیشرفته نسبتی بر قرار كنند، به چنین توجیهی دست زدهاند.
آنان شمشیر را نماد قدرت و جهاد مسلحانه دانسته، میگویند: هر ابزاری كه قدرت حضرت را به نمایش بگذارد، میتواند مورد استفاده قرار گیرد.[36]
3. با توجه به تكامل خارق العاده علم در آن زمان، ممكن است سلاحهایی فراهم آید كه هرگز در تصور انسانهای امروز قابل درك نباشد، بنابراین، آن به اهلش و اگذاشته شده است.
ضمن اینكه قیام آن حضرت، قیامی اس
ت متكی بر قدرت الهى، و آن قدرتی است فوق حدّ تصور كه فرشتگان الهی هم همه به یاری وی میپردازند. البته در برخی كتب آمده: زمان قیام، سلاحهای پیشرفته از كار میافتد. آنچه متیقن است، اینكه قدرت الهی در قیام امام زمان(ع) متجلی میشود.
شش: آیا بعد از ولیّ عصر(ع) قیامت برپا میشود؟
از روایات «رجعت» استفاده میشود كه نخسین كسی كه برای فرمانروایی جهان پس از شهادت حضرت مهدی(ع) رجعت میكند، امام حسین(ع) است. امام صادق(ع
) فرمودهاند: «نخستین كسی كه زمین برای او شكافته میشود و به روی زمین رجعت میكند، حسین بن علی(ع) است».[37]
بر طبق روایات، امام حسین(ع) در اواخر حكومت امام زمان(عج) با اصحاب باوفایش رجعت میكنند و پس از شهادت حضرت مهدی(ع)، امام حسین(ع) بدن آن حضرت را غسل و كفن میكند و به خاك میسپارد. امام رضا(ع) فرمودهاند: «امام را جز امام غسل نمیدهد».[38] سپس امر حكومت را به دست میگیرد و به قدری حكومت میكند كه از كثرت سن ابروهایش روی دیدگان مباركش را میپوشاند…
البته در برخی روایات دیگر آمده: چون قائم آ
ل محمد(ص) از دنیا برود و یا شهید شود، چهل روز پس از آن قیامت بر پا میگردد و مردگان از گورها به درآیند و برای حساب و جزای محشر آماده گردند.[39]
اما «شیخ حر عاملی» در این باره مینویسد: شاید چهل روز، ایام رجعت باشد و این عدد اشاره به كمی دوران حضرتش باشد، چون مقدار زیاد را با عدد هفتاد و مقدار كم را با اعداد كمتر معرفی میكنند. یا اینكه هر روزی برابر هزار سال باشد؛ چنان كه خداوند میفرماید: «یك روز نزد پروردگار مثل هزار سال است كه شما میشمارید»، و شاید هم مراد از قیامت در این روایات، قیامت صغرا یعنی رجعت باشد و البته اطلاق ق
یامت بر رجعت، مانعی ندارد و قیامت ممكن است بر هر دو اطلاق شود.[40]
پینوشتها
1 . طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، سید محمد كاظم قزوینى، ص63.
2 . همان، ص60.
3 . دادگستر جهان، ابراهیم امینى، ص28.
4 . طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، ص65.
5 . همان، ص65.
6 . اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج2، ص217.
7 . مجله دانشمند، سلسله مقالات رابرت نیلسون، سال ششم، ش12، بهمن 47 تا مهر 48.
8 . طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، ص50 به نقل از اطلاعات، ش11881، 23دی ماه 44.
9 . همان، ص50، به نقل از اطلاعات، ش11881، 23 دی44.
10 . سالنامه شهرت، س1342، ص289.
11 . اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج2، س222.
12 . طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم وادیان، ص22، به نقل از مجله المقنطف سال 59، ش3، ص240.
13 . انبیا/44.
14 . صافات/144.
15 . عنكبوت/14.
16 . كمال الدین، ج1، ص315، باب 29، ح2؛ بحارالانوار، ج52، ص279، باب 24، ص12.
17 . قاموس قرآن، ج1، ص106.
18 . صحیح مسلم، ج4، ص2267، ص2240؛ عقدالدرر، ص291، 281؛ طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، سید محمد كاظم قزوینى، ص100.
19 .روزگار رهایى، ترجمه علی اكبر مهدیپور، ص258.
20 . طول عمر امام زمان از دیدگاه علوم و ادیان، ص33.
21. بحارالانوار، ج52، ص90، باب 20، علة الغیبة؛ علل الشرایع، ج1، ص243، باب علة الغیبة.
22 . دادگستر جهان، ابراهیم امینى، ص234.
23 . بحارالانوار، ج52، ص279.
24 . همان، ج51، ص222.
25 . نوید امن و امان، لطف الله صافی گلپایگانى، ص183.
26 . دادگستر جهان، ابراهیم امینى، ص188.
27 . ر.ك: اثبات الوصیه، ص166؛ دادگستر جهان، ص189.
28 . مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص401.
29 . دادگستر جهان، ص191. به نقل از كتاب هدیة الاحباب، ص228.
30 . بحارالانوار، ج51، ص38؛ سیمای آفتاب، ص96، حبیب الله طاهرى.
31 . دادگستر جهان، ص225؛ یك صد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، علیرضا رجالی تهرانى، ص81؛ اثبات الوصیه، مسعودى، ص206؛ نشانی از امام زمان غایب7، دكتر محمد مهدوی ركنى، ص15؛ سیمای آفتاب، ص88.
32 . الكافى، ج8، ص50، ح13، عیون اخبار الرضا، ج1، ص59، ح29؛ كمال الدین ، ج1، ص321، ح3؛ الغیبة، ص164، ح5 و دهها كتاب دیگر.
33 . الخصال، صدوق، ج2، ص649، ح43.
34 . سیمای آفتاب، حبیب الله طاهرى، ص371.
35 . الكافى، ج1، ص234، ح2.
36 . سیمای آفتاب، دكتر حبیب الله طاهرى، ص370.
37 . بحارالانوار، ج53، ص46؛ تفسیر عیاشى، ص281.
38 . اصول كافى، ج1، ص384؛ بحارالانوار، ج3، ص13.
39 . ارشاد، شیخ مفید، ترجمه ساعدى، ص708، نقل از كتاب یكصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)، علیرضا رجالی تهرانى، ص230.
40 . الایقاظ من الهجعة، شیخ حر عاملى، (ترجمه احمد جنتى، ص400) نقل از همان.
منبع: http://www.hawzah.net
آخرین نظرات