مندرج در شماره پاییز 97 نشریه عقیق حوزه کوثر خانواده به عنوان هسته اصلی و سلول بنیادین جامعه، نقش مهمی در تشکیل تمدن هر جامعه عهده دار است. خانواده، کانون استوار دفاع از انسان در برابر تنهایی، انزوا و انحراف و موهبتی خدادادی و بی بدیل جهت اقناع نیازهای غریزی و خواسته های عاطفی و معنوی و حفاظت از نسل انسان است. اما متاسفانه یکی از مهمترین بحران های اجتماعی که امروزه جامعه بشری را به شدت با تهدید، آشـفتگی و نابسامانی های اخلاقی مواجه ساخته، تزلزل و فروپاشى کانون خانواده به عنوان زیربنای هر اجتماع انسانی است. بحران فروپاشى خانواده در جوامع غربی بیشتر از جوامع دیگر نمایان است، يا شايد بتوان گفت از غرب شروع شده و به تدريج در حال تسرى به ديگر جوامع است. جامعه غربی در ابتدای سده بیست و یکم و پس از پشت سر نهادن عصر روشنگری و انقلاب صنعتی، با بحرانهای اجتماعی زیادی دست به گریبان بوده است. نهاد خانواده و چگونگی ازدواج در جوامع غربی، طی دو نسل گذشته دستخوش تغییرات مهمی شده، به طورى که حفاظت از کانون خانواده به دغدغه جدی اخلاق گرایان و انديشه وران متعهد در غرب تبدیل شده است. كتاب “جنگ عليه خانواده” اثری جامع در نقد و بررسی بحران خانواده در غرب به ویژه آمریکا و کانادا است که در سال 1993 منتشر شده است و هم چنان مطالب آن دارای نکات قابل تامل و بديع است. اين كتاب اثر ويليام گاردنر كانادايى است كه برگردان، تلخيص و تدوين آن را خانم معصومه محمدى انجام داده و دفتر مطالعات و تحقيقات زنان استان قم آن را منتشر كرده است. نویسنده کتاب «جنگ علیه خانواده» درطی نوزده فصل، به گونه ای تفصیلی به بررسی علت های بروز بحران فروپاشی خانواده در غرب، به ویژه آمریکا و کانادا، پرداخته است. از نظر وى، عواملى چون ارزشهای حاکم بر مکتبهای فکری چون اومانیسم، لیبرالیسم، سکولاریسم و فمینیسم، سياستها و قوانين نادرست دولتهاى غربى در زمينه هاى آموزشى، فرهنگى و اقتصادى، همجنس بازى، پيشگيرى از باردارى و سقط جنين، كليسا، قتل دلسوزانه يا اتانازى از جمله عواملى هستند كه باعث بروز اين بحران مى باشند. هر چند اين كتاب را يك نويسنده غربى و در بررسى و نقد خانواده در كشورهاى غربى نوشته است، اما با مطالعه كتاب و كمى دقت و تأمل در اوضاع جامعه امروز، درمى يابيم بسيارى از عواملى كه مسؤول بروز بحران خانواده در غرب است، بصورت بسيار نامحسوس در جامعه ما هم در حال شكل گيرى و تخريب بنيان خانواده است و جا دارد محققان حوزه دين با هشيارى و دقت عمل، همچنان در حفظ تقدس خانواده بكوشند و نسبت به عوامل فروپاشى آن آگاهى داشته باشند. : در بخشى از اين كتاب مى خوانيم خانواده گرچه از شدت حمله هايى كه به آن مى شود، زخمى و لرزان است، سرسختانه به بقاى خود ادامه مى دهد. علت اين امر نيز مخدوش بودن مواضع نظرى و عملى دشمنان آن است؛ اما فقط بقاى خانواده با اين وضعيت، براى حفظ جامعه اى زنده و پويا كافى نيست. كسانى كه براى دفاع از كيان خانواده اهميت قائل هستند، بايد دشمنان آن را به خوبى بشناسند و با شور و شوق از ارزشهاى مستحكم خانواده حمايت كنند. نمى توان بدون شناخت دقيق از يك مسأله آن را حل كرد.
موضوع: "#به قلم خودم"
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم شیوا آخوندی
سومين شاخه طب نظری به بحث درباره دلايل و علائم می پردازد که با کمک آن ها می توان به شناخت مزاج های سالم و هم چنین شناخت بیماری ها دست يافت. دلایل و علایم به بررسی نشانه های سلامتی و بیماری بدن می پردازد که اين نشانه ها در مورد بیماری ها میتواند نمایان گر وقوع یک بیمارى و يا پیش آگهی بروز آن باشد. به کمک دلایل و علائم می توان مزاج افراد را شناخت. البته برای رسیدن به نتیجه صحیح، در نظر گرفتن همه علائم در کنار هم ضروری است و نباید سهل انگارانه و با یکی دو علامت به داوری پرداخت. بر این اساس اگر پس از دریافت علائم، فرد سالم تشخیص داده شود، تدابیر صحى یا سته؟ ضروری است و برای حفظ سلامت وی توصیه می شود و اگر بیمار باشد، می توان به سبب های بیماری پی برد و با توجه به شرایط، بیماری را تدبير نمود. تقسیم بندی علائم هم به نشانه های تندرستی و هم به نشانه های بیماری علامت میگویند. علائم بر عمل کرد صحیح اعضای بدن انسان و یا بروز اختلال در آن دلالت میکند. این نشانه ها بر دو نوع هستند: علائم ذهنی و علائم عينى. علائم ذهنی یعنی نشانه هایی که خود بیمار می تواند احساس کند و دریابد و پزشک ابزار مستقیمی برای دریافت آنها ندارد، مانند احساس خارش بدن یا سوزش معده یا دردهای گوناگون. علائم ذهنی گاه به صورت شکایت اصلی بیمار مطرح می شود. علائم عینی یعنی نشانههایی که طبیب در طى معاينه وجودشان را تشخیص می دهد، مانند سرخی و زردی زبان یا وضعیت نبض. پزشک بر اساس علائم عینی و به کمک علائم ذهنی بیمار، می تواند بر شرایط قبلی، فعلی، علت بیماری و پیش آگهی آن استدلال کند. در ابتدا به نشانه های کلی، مزاج جبلی یا مادرزادی گفته می شود. باید توجه داشت که بسیاری از نشانه هایی که گفته می شود، علائم طبیعی و ذاتی افراد هستند و تا زمانی که موجب اختلال عملکرد در شخص نشود، بیماری محسوب نمی گردد.
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ ریحانه علی عسکری
یادم می آید از وقتی مکه رفت تا دوسال قبل هم قربانی می کرد. یک سال گوسفند کوچک تری را برای قربانی انتخاب کرد؛ همان سال دوتا از آن ها را از ترس تلف شدن سربرید. بعدها با پشیمانی می گفت: کاش گوسفند بزرگ تری را برای عید قربانی کرده بودم. همیشه خیرش به مردم می رسید. ولی روزی که دیگر کسی نبود که گوسفندهایش را آب و علف دهد مجبور به فروش آن ها شد و دیگر گوسفندی برای قربانی نداشت. عید قربان هرسال، دور هم جمع می شدیم می گفت: اگر عید غدیر هم بیایید عیدی می دهم. اما راه دور بود و عید قربان بهانه ای برای دور هم جمع شدن ها. سفارش میکرد همسایه ها از گوشت قربانی بی نصیب نمانند. چقدر جایش خالیست چقدر بهانه برای دور همی هایمان کم است بهانه هایی که با بهانه های واهی رد می شود. از وقتی رفت دیگر نتوانستیم دور هم جمع شویم هر کس به بهانه ای. یادش بخیر همیشه برای آمدن عید قربان لحظه شماری می کردیم. اما حالا چه؟ با شنیدن اسم عید قربان شعفی می گیرم اما با یاد نبودنش اندوهناک می شوم. دلم تنگ شده روحم پر می کشد و خودم را سرزنش می کنم که چرا امروز نتوانستم به دیدارش بروم آقاجون جایت خالیست جای تو اینجا … شاید هم جای من نزد تو در بهشت برزخی دعایم کن…
نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ ریحانه علی عسکری
عید قربان شد و سنت حسنه قربانی. قربانی که خدا در عوض جان اسماعیل علیه السلام از حضرت ابراهیم قبول کرد. شاید به این بهانه عده ای که خرجشان به خرید گوشت نمی رسید توانستند بعد از مدت ها طعم آن را بچشند، آن هم نه گوشت معمولی، گوشت قربانی، قربانی پر از خیر و برکت. اما عده ای مرفه بی درد، که سرتاسر سال به بهانه دربند و درکه، استوری و عکس های مسافرتشان را، با سیخ های کباب و جوجه، در پیج های خود گذاشته، ناگهان دل نازکشان برای حیوانات زبان بسته شهر به درد آمده و فریاد حمایت از حیوانات سر می دهند. احیانا سلیبریتی ها، عکس هایشان با سیخ های جوجه ای بوده که از سبزیجات پوشیده شده نه گوشت حیوانات زبان بسته. یا حیوانات در طول سال خوردنشان اشکالی ندارد و فقط روز عید قربان نباید آن ها را کشت و خورد. احیانا حفظ جان حیوانات، از جان انسان ها مهم تر است تا حدی که نباید برای نجات جان آن ها حیوانی کشته شود. توجیه مسخره سلبریتی ها جز این ها چه می تواند باشد… شاید هم دلیلشان، مخالفت با سنت پسندیده الهی است… وگرنه چرا نباید در حمایت از مردم مظلوم کشمیر صدایی از اعتراض آن ها به گوش برسد اندکی تامل…
چندشب پیش خواب دیدم که جایی ایستاده یودم. یک دفعه روضه امام رضا خواندند و من دلم حرم خواست .
شروع کردم ضجه زدن با صدای بلند
داشتم صدا می زدم تک تک ائمه را ، وناله می کردم
نمی دانم چه شد که از خواب بیدار شدم.
خدایا چقدر خوابم طبیعی بود!
با خودم فکر کردم این خواب چه تعبیری دارد
مسلم بود که از خواب هاییست که بی تعبیر نیست
نمیدانستم.
کم کم خواب در ذهنم کم رنگ وکم رنگ تر شد
تا این که امروز عمویم پیام داد:
_عرفه میری مسجد؟
_نمیدونم ببینم چی میشه
امشب برایم پیام آمده بود:
عرفه بعد از شب قدر است در تقدیر امور.
نمی دانم چه کارکنم
ولی احساس میکنم تعیبر خوابم نوعی کارت دعوت حضور در عرفه بود
البته شاید…
ِ
آخرین نظرات