نوشته شده توسط نویسنده وبلاگ سرکار خانم فاطمه سلیمیان (تق تق) صدای کوبیدن در به گوشش رسید‘ چندین سال بود که صدای در را، این موقع روز نشنیده بود. با آن جسم فرتوت و روسری سفید که صورت چروکیده اش را قاب گرفته بود‘ به سمت در رفت . نگاهی به سر و وضع خود کرد؛… بیشتر »
آخرین نظرات